- علیون
- علی، بلندی ها، بلندترین درجۀ جنت، بالاترین درجات بهشت، ملکوت اعلی
معنی علیون - جستجوی لغت در جدول جو
- علیون
- بلندیها، ملکوت اعلی
- علیون ((عِ لِّ ی ّ))
- جمع علّی، بلندی ها، عالی ترین درجات بهشت، ملکوت اعلی، علیین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جامه یا پارچۀ هفت رنگ، انگلیون
گروهی که انتساب به ملت داشته باشند، ملی گرایان
بهشت برین، طبقۀ بالایی بهشت، آسمان، عالم بالا، عالم فرشتگان
جائی به آسمان هفتم که ارواح مومنین و مومنات را بدانجا ببرند
نشانی که بر نامه نویسند کفتار نر، کالا، ستبر کلفت
زادگان علی علیه السلام باورداران علی علیه السلام جمع علوی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) علویین
پارسی تازی گشته غلیان چپک (چپق ک)، کشتی باد بانی آقطی صغیر شن شون
سریانی تازی گشته پلیون نزد ترسایان کودکی است که برای شستار آورده اند
جمع ملی، کشوریکان پا ترمیان، جمع ملی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) یا حزب ملیون. حزب طرفدار ملیت هزارهزار دوکرور
مار چوبه از گیاهان این واژه در غیاث اللغات و برخی از فرهنگ ها هلیون نوشته شده مارچوبه
مارچوبه، مارگیاه
عین ها، ذات ها و نفس ها، ذات هر چیز، چشم ها، چشمه ها، چیزهای آماده و حاضر، بزرگ ها و مهتران قوم، مردان بزرگ و شریف، جمع واژۀ عین
عیون اعمال: شغل های بزرگ، کارهای بزرگ
عیون اعمال: شغل های بزرگ، کارهای بزرگ
آشکارا گردانیدن، آشکار گریدن
جمع عین، چشم ها چشمه ها شور چشم جمع عین چشمها، جمع عین چشمه ها