جدول جو
جدول جو

معنی علیت - جستجوی لغت در جدول جو

علیت
(لُ کَدَ)
علت بودن. رجوع به علت شود
لغت نامه دهخدا
علیت
وهانگی انگیزگی علت بودن
تصویری از علیت
تصویر علیت
فرهنگ لغت هوشیار
علیت
((عِ یَّ))
علت بودن
تصویری از علیت
تصویر علیت
فرهنگ فارسی معین
علیت
السّببيّة
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به عربی
علیت
Causality
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
علیت
causalité
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به فرانسوی
علیت
causalità
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
علیت
причинность
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به روسی
علیت
Kausalität
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به آلمانی
علیت
причинність
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به اوکراینی
علیت
przyczynowość
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به لهستانی
علیت
causalidade
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به پرتغالی
علیت
causalidad
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
علیت
causaliteit
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به هلندی
علیت
कारणिता
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به هندی
علیت
علت
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به اردو
علیت
কারণত্ব
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به بنگالی
علیت
สาเหตุและผล
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به تایلندی
علیت
uhusiano wa sababu
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به سواحیلی
علیت
nedensellik
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
علیت
因果关系
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به چینی
علیت
סיבתיות
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به عبری
علیت
인과 관계
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به کره ای
علیت
kausalitas
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
علیت
因果関係
تصویری از علیت
تصویر علیت
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علیا
تصویر علیا
(دخترانه)
رفیع، والا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از علیم
تصویر علیم
(پسرانه)
دانا، آگاه، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از علیم
تصویر علیم
دانا، دانشمند، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیه
تصویر علیه
بلند مرتبه، با رفعت، دارای شرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیه
تصویر علیه
برضد، به زیان، مخالف
فرهنگ فارسی عمید
(قَ شَ / شُو کَ دَ)
از قوه به فعل آمدن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلیت
تصویر پلیت
پلید، نجس وناپاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلیت
تصویر حلیت
روایی، حلالی زیور، آرایش زیور، آرایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلیت
تصویر بلیت
بسیار خاموش، مرد خردمند دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلیت
تصویر کلیت
همگی
فرهنگ واژه فارسی سره