جدول جو
جدول جو

معنی علیاجاه - جستجوی لغت در جدول جو

علیاجاه
(عُلْ)
مؤنث عالی جاه. عنوانی بزرگ داشت زنی را. از القاب و عناوین زنان. خطابی تفخیم آمیز زنان را
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عالی جاه
تصویر عالی جاه
دارای مقام و مرتبۀ بلند، عالی مرتبه
فرهنگ فارسی عمید
(عَ)
خواجه علی جان، وی از بزرگان خراسان بود. و در سال 928 هجری قمری از جانب امیرخان، با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا رفت. (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 594 شود)
لغت نامه دهخدا
عالی شأن، عالی رتبت، عالی قدر، آنکه مرتبت بلند و مقام بالا دارد، از القاب احترام که اکثر در اول نوشته ها و نامه هایا در سرپاکتها نویسند، (ناظم الاطباء) :
اطهر اشرف شه آل حسین بن علی
آنکه عالی جاه او هر روز عالیتر سزد،
سوزنی،
پادشاه عالیجاه یک دو هفته آنجا به اسب تاختن و ... پرداخت، (حبیب السیر ج 3 ص 352)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
وی از همراهان امیر تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 410 و 464)
ابن حسام الدین اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند. رجوع به علی آرزو شود
لغت نامه دهخدا
(عَلْ وی یَ)
علیائیه. از فرق غلاه و اصحاب ’علیأبن ذراع دوسی’ یا ’اسدی’ هستند که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را خدا میدانستند و حضرت رسول را پیغمبری میشمردند که از جانب او به رسالت آمده است. و با غلاه دیگر از قبیل مخمسه و محمدیه در پاره ای از عقاید اشتراک داشتند. و کسی که در انتشار این عقاید سعی بسیار داشت، بشار شعیری از معاصران حضرت صادق (ع) بود و وی خود رابندۀ علی بن ابی طالب (ع) و از جانب او رسولی میدانست که بر محمدیه مبعوث شده است، و با خطابیه یعنی اصحاب ابوالخطاب در چهار کس، یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین توافق داشت و میگفت که معنای فاطمه و حسن و حسین تلبیس است و غرض حقیقی درین اسامی ’علی’ است، چه او در امامت بر این سه شخص تقدم دارد. علیاویه در اباحت و تناسخ و تعطیل با مخمسه تفاوتی نداشتند ولی نبوت پیغمبر اسلام و رسالت سلمان فارسی را از جانب او، چنانکه محمدیه میگفتند، نمی پذیرفتند بلکه محمد بن عبدالله را بندۀ علی بن ابی طالب میشمردند. محمدیه میگفتند که چون بشار شعیری منکر رسالت سلمان و ربوبیت حضرت رسول گردید بصورت مرغی که ’علیاء’ نام داشت مسخ شد، و فرقۀ طرفدار او بهمین جهت علیائیه خوانده شدند.
مخمسه و علیاویه و محمدیه و خطابیه میگفتند که هر کس خود را به آل محمد منتسب دارد درین ادعا دروغگو و نسبت به خدا مفتری است، مثل یهود و نصاری در آیۀ ’و قالت الیهود و النصاری نحن أبنأالله و أحباؤه. قل فلم یعذبکم بذنوبکم، بل أنتم بشر ممن خلق’ (قرآن 21/5) ، چه عبدالله به عقیدۀ محمدیه، و علی بن ابی طالب به عقیدۀ علیاویه، پروردگارانی باشند که نه از کسی زاده اند و نه ایشان را فرزندی باشد. (از خاندان نوبختی عباس اقبال، ص 259 از رجال کشی، ص 131 و سایر صفحات و خطط ج 4 ص 177 و ابن حزم ص 186)
لغت نامه دهخدا
(عُلْ جَ)
مؤنث عالی جناب. عنوانی و خطابی بزرگ داشت زنی را. از القاب و عناوین زنان. خطابی تفخیم آمیز زنان را
لغت نامه دهخدا
(عَ لی یا)
علی آباد. نام چندین قریه است در نواحی ری. یکی از آنها در زیر قلعۀ طبرک واقع شده و بقیه در اطراف و حوالی ری است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(عَ عِ / عَ وَ)
دهی است از دهستان سیس، بخش شبستر، شهرستان تبریز. واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری شبستر، و 4هزارگزی راه شوسۀ صوفیان به سلماس، و 2هزارگزی خط آهن جلفا. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و 1910 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و حبوب است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
دهی است از دهستان لادیز، بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان. واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و در کنار راه فرعی میرجاوه به خاش. ناحیه ای است جلگه ای ودارای آب و هوای گرمسیر و مالاریائی. و سکنۀ آن 350تن است. آب آن از قنات تامین می شود. و محصول آن غلات، پنبه، ذرت و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن فرعی است. ساکنان این ده از طایفۀ ریگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عالی جاه
تصویر عالی جاه
والا گاه آنکه که مقامی بلند دارد عالی شان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی شاه
تصویر علی شاه
درشکه چی (به هنگام توهین به وی گویند)
فرهنگ لغت هوشیار