جدول جو
جدول جو

معنی علوده - جستجوی لغت در جدول جو

علوده
(عِلْ وَدْ دَ)
مؤنث علودّ. رجوع به علودّ شود، اسب سرکش. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، اسبی که منقاد نشود مگر آنکه از پس وی را برانند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اسب سرکش که کشیده نشود مگر آنکه از پس رانند آنرا. (منتهی الارب) ، شتر کهنسال. (از منتهی الارب) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
علوده
(خَ)
جای خود را گرفتن بطوری که کسی نتواند او را بجنباند. (از منتهی الارب) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علویه
تصویر علویه
(دخترانه)
از نسل علی (ع)، سیده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از علوفه
تصویر علوفه
علف، کنایه از آذوقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علویه
تصویر علویه
مؤنث واژۀ علوی، سیّده، شیعه مونث
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
آنکه یا آنچه به چیزی پاک یا ناپاک آغشته شده، آنکه به وضعیتی بد دچار شده، آغشته، مالیده به چیزی، ناپاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علویه
تصویر علویه
مؤنث واژۀ علوی، مربوط به عالم بالا، بالایی، آسمانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
مالیده بچیزی آغشته، ملوث کثیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبوده
تصویر عبوده
بند گی، خاکساری
فرهنگ لغت هوشیار
زاده علی علیه السلام، باور دار علی علیه السلام شتفتی بالایین ابریک پهرمیک منسوب به علو. مونث علوی. یا جواهر علویه. ستارگان. یا کواکب علویه. سبعه سیاره هفت کوکب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علونه
تصویر علونه
سر نامه نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علوفه
تصویر علوفه
هر چه ستور بخورند، خوراک ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علوفه
تصویر علوفه
((عُ فِ))
خوراک چهار پایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
((دِ))
مالیده به چیزی، آغشته، آغشته شده، کثیف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
Polluted, Tainted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
pollué, contaminé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
tercemar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
দুষিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
chafu, limea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
오염된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
汚染された , 汚れた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
מזוהם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
प्रदूषित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
забруднений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
มลพิษ , สกปรก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
vervuild, besmet
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
contaminado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
inquinato, contaminato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
poluído, contaminado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
污染的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
zanieczyszczony, skażony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
verschmutzt, verunreinigt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
загрязненный , загрязнённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
آلودہ
دیکشنری فارسی به اردو