جدول جو
جدول جو

معنی علندس - جستجوی لغت در جدول جو

علندس
(عَ لَ دَ)
سخت شدید، شیر سخت و توانا. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ لَ دَ سَ)
مؤنث علندس. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به علندس شود
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ دَ)
صلب و شدید، شیر و اسد سخت و توانا. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ لَکَ)
بسیار و انبوه: شعر علنکس، کثیر متراکب. (از اقرب الموارد). علّکس. و رجوع به علکس شود
لغت نامه دهخدا
(عُلُ دا)
ستبر از هر چیزی. (ناظم الاطباء) ، شتر قوی آکنده گوشت. علادی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عُ لَ دا)
سطبر از هر چیزی. علندی (ع ل دا / ع ل دا) . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به عل-ندی ̍ شود
لغت نامه دهخدا
(عَ لَدا)
سطبر از هر چیزی. (منتهی الارب). غلیظ از هر چیزی. و یا شتر و اسب ستبر و طویل و سخت. (از اقرب الموارد). علندی (ع ل دا / ع ل دا) ،
{{اسم}} درختی است خاردار. (منتهی الارب). نوعی ازغضاه که دارای خار است. (ناظم الاطباء). نوعی از درخت رمل که آن را خار است. (از اقرب الموارد). علنداه،یکی علندی. ج، علاند، علادی ̍. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
جایگاهی است، و در شعر ذیل از راعی آمده است:
تحملن حتی قلت لسن بوارحا
بذات العلندی حیث نام المفاخر.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از علندی
تصویر علندی
ستبر، خار دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علندر
تصویر علندر
ستبر، خار دار
فرهنگ لغت هوشیار