جدول جو
جدول جو

معنی علمین - جستجوی لغت در جدول جو

علمین(عَ لَ مَ)
تثنیۀ علم در حالت نصب و جر
لغت نامه دهخدا
علمین(عَ لَ دا)
العلمین، جایی است در شمال افریقا در ساحل غربی اسکندریه. و در سال 1942 میلادی (جنگ جهانی دوم) ، ژنرال ’مونتگمری’ بریتانیایی، لشکر ژنرال ’رومل’ آلمانی را درین منطقه شکست داد. (از المنجد، اعلام)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علیین
تصویر علیین
بهشت برین، طبقۀ بالایی بهشت، آسمان، عالم بالا، عالم فرشتگان
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
جمع واژۀ عالم (در حالت نصبی و جری). رجوع به عالم و عالمون شود
لغت نامه دهخدا
(عِ)
قرب علمیص، منزل سخت که مانده کند مسافر را. (منتهی الارب). سخت و مانده کننده. (از اقرب الموارد). و آن را عملیص نیز گویند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عِ می یَ)
منسوب به علم. (ناظم الاطباء). علمی.
- حوزۀ علمیه، آنجا که به آموختن علوم مختص است. محل اجتماع علما و طالب علمان، مانند حوزۀ علمیۀقم یا نجف یا خراسان..
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دهی از دهستان رودبار است که در بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین واقع است و 167 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
نام قبیله ای است از عطیات، از بنی عطیه، که یکی از قبایل بادیۀ شرق الاردن باشد. (از معجم قبائل العرب عمررضا کحاله ج 2 ص 820 از تاریخ شرقی الاردن ص 224)
لغت نامه دهخدا
(عِ مِلْ لی نَ / عِ نَ / عُ مَ نَ)
عمل به العملین، در رنج و آزار او مبالغه کرد. رجوع به عمل، منتهی الارب و اقرب الموارد شود
لغت نامه دهخدا
(عِلْ لَ تَ)
تثنیۀ علت. در مثنوی بمعنی نکال الاّخره و الاولی است. (غیاث از لطائف) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُ عَلْ لِ)
جمع واژۀ معلم. رجوع به معلم شود، یکی از درجات پنجگانه مانویه و معلمین، درجۀ اول آن است و دوم مشمسین و سوم قسیسین و چهارم صدیقین و پنجم سماعین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از علمی
تصویر علمی
دانشیک منسوب به علم دانشی: کار علمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علمیه
تصویر علمیه
مونث علمی دانشیک مونث علمی: امور علمیه
فرهنگ لغت هوشیار
در مثنوی به معنی نکال الاخره و الاولی است شکنجه های افدم و فراتم واژه علتین در چمراس (آیه) 25 سیمناد (سوره) (نازعات) آمده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیین
تصویر علیین
جائی به آسمان هفتم که ارواح مومنین و مومنات را بدانجا ببرند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عالم، جهان ها گیتی ها جمع عالم در حات نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) جهان ها گیتی ها، جمع عالم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) دانشمندان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معلم، آموزندگان فرهنگپدان جمع معلم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : معلمین فرنگی: اندری صاحب بهلر مسیو اسیلی و معلمین ایرانی: عباسقلی خان مترجم و محمدخان مترجم و میرزامحمد علی مترجم علی خان قاجار معلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیین
تصویر علیین
((عِ لّ یّ))
جمع علّی، بلندی ها، عالی ترین درجات بهشت، ملکوت اعلی، علیون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عالمین
تصویر عالمین
((لَ))
جمع عالم، جهان ها، گیتی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علمی
تصویر علمی
دانشوارانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از علمی
تصویر علمی
Scholastic, Scientific
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از علمی
تصویر علمی
scolaire, scientifique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از علمی
تصویر علمی
אקדמי , מדעי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از علمی
تصویر علمی
학문적인 , 과학적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از علمی
تصویر علمی
ilmiah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از علمی
تصویر علمی
शैक्षिक , वैज्ञानिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از علمی
تصویر علمی
academisch, wetenschappelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از علمی
تصویر علمی
schulisch, wissenschaftlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از علمی
تصویر علمی
accademico, scientifico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از علمی
تصویر علمی
académico, científico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از علمی
تصویر علمی
acadêmico, científico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از علمی
تصویر علمی
akademicki, naukowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از علمی
تصویر علمی
науковий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از علمی
تصویر علمی
учебный , научный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از علمی
تصویر علمی
学术的 , 科学的
دیکشنری فارسی به چینی