چراگاه. مرغزار. زمینی که علف بسیار دارد. (از ناظم الاطباء) (آنندراج) : کجا بد علفزار و آب روان فرودآمد آن جایگه پهلوان. فردوسی. ندیدستی که گاوی در علفزار بیالاید همه گاوان ده را. سعدی (گلستان)
چراگاه. مرغزار. زمینی که علف بسیار دارد. (از ناظم الاطباء) (آنندراج) : کجا بد علفزار و آب روان فرودآمد آن جایگه پهلوان. فردوسی. ندیدستی که گاوی در علفزار بیالاید همه گاوان ده را. سعدی (گلستان)