جدول جو
جدول جو

معنی عقرقرحا - جستجوی لغت در جدول جو

عقرقرحا
(عَ قَ قَ)
همان عاقرقرحا است که دارویی است بادافزا. (آنندراج). رجوع به عاقرقرحا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاقرقرحا
تصویر عاقرقرحا
گیاهی شبیه بابونه، با برگ های ریز و شاخه های نازک که مصرف دارویی دارد، اککرا، اکرکره، آکرکره، غرمانوش
فرهنگ فارسی عمید
(قِ قَ)
نباتی است که در دمشق عود القرح خوانند و به یونانی فوریون و به شیرازی اکر. و نیکوترین او آن بود که تیز و محرق بود و زبان را به غایت بسوزاند و فربه بود و طاهر و غلیظ و چون بشکند اندرون وی سپید بود و آن بیخ طرخون رومی است و گویند جبلی است و طبیعت آن گرم و خشک بود در سیم و چون سحق کنند و با زیت بر بدن مسح کنند عرق براند و استرخاء اعضاء و مزاج رانافع بود و منع تولد کزاز بکند و سده مصفاه بگشاید و بلغم که در معده بود زائل کند و چون در دندان گیرند درد دندان که از سردی بود ساکن گرداند و چون با سرکه پزند و بدان مضمضه کنند سودمند بود جهت درد دندان و موافق اعضائی بود که سردی بر وی غلبه کرده باشد وحس آن باطل شده باشد از حرکت و مفلوج و مصروع را نافع بود. (از اختیارات بدیعی). بیخ طرخون را عاقرقرحاگویند و باز در صیدنه است که ارجانی گوید: عاقرقرحاگرم و خشک است در سه درجه و درد دندان را که مادۀ آن از سردی بود رفع کند و دمیدگی دهان را سود دارد چون از رطوبت باشد و اگر با زیت سوده شود و پیش از نوبت بر اندامها مالیده آید لرزه را که در تبهاء نوبت باشد دفع کند. (از ترجمه صیدنۀ ابوریحان). و آن مقوی باه مبرد و مسهل است. و رجوع به نزهه القلوب و غیاث اللغات و تحفۀ حکیم مؤمن و اقرب الموارد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عاقرقرحا
تصویر عاقرقرحا
تا غندست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاقر قرحا
تصویر عاقر قرحا
آکلرا هندی تازی شده غرمانوش تاغندست از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار