عقائم (عَ ءِ) عقایم. جمع واژۀ عقیم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عقیم شود، جمع واژۀ عقیمه. (ناظم الاطباء). رجوع به عقیمه شود ادامه... عقایم. جَمعِ واژۀ عَقیم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عقیم شود، جَمعِ واژۀ عقیمه. (ناظم الاطباء). رجوع به عقیمه شود لغت نامه دهخدا