- عفیفه (دخترانه)
- مؤنث عفیف، دارای عفت، پرهیزکار، پارسا
معنی عفیفه - جستجوی لغت در جدول جو
- عفیفه
- مؤنث واژۀ عفیف، آنکه از کار بد و حرام خودداری می کند، پرهیزکار، پارسا، پاکدامن
- عفیفه
- عفیفه در فارسی پارسا پرهیز گاری: زن مونث عفیف زنی که پارسا و پاکدامن باشد جمع عفائف (عفایف) عفیفات
- عفیفه ((عَ فِ))
- مؤنث عفیف، زن پاکدامن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث خفیف: اسباب خفیفه. مونث خفی پنهان پوشیده نهفته، جمع خفایا خفیات
زیغ از برگ خرما، تنگ پالان
تاجبرگ برگ کوچک روی میوه، کاناز: کلان برگ به هم پیوسته ای که خوشه را در میان دارد
کمان
مونث عفیر: و گویک گه گردان سرگین گردانک
تیر کشیدن پستان گرد آمدن شیر در پستان، مانده شیر در پستان
واستارنیدن (علوفه خوراندن)، واسان (علوفه)
گول، چیدست: مرد
پارسا و پرهیزگار از حرام
چار پای بر گزیده دریا کنار، میدان، گوشه خانه
کسی که از کار بد و حرام خودداری می کند، پرهیزکار، پارسا، پاکدامن