جدول جو
جدول جو

معنی عفنقس - جستجوی لغت در جدول جو

عفنقس
(عَ فَ قَ)
دشوارخوی و ناکس. (منتهی الارب). سخت خوی و لئیم. (از اقرب الموارد) ، خلق عفنقس، خوی دشوار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ بَ قَ)
مرد بدخوی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، نازک تن. درازبالا از مردان. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (آنندراج) ، کسی که دو جدۀ او از جانب پدرش عجمی باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ قَ)
نیک زیرک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). داهی خبیث. (از اقرب الموارد) ، گربز پلیدطبع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، زن درازمعرقه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فنقس
تصویر فنقس
لاتینی تازی گشته سیمرغ (ک)، خروس ژاپنی
فرهنگ لغت هوشیار