ابراهیم بن حسن بن علی سعدی ریاحی نجفی. از دانشمندان و شاگردان صاحب جواهر است. او راست: 1- اقل الواجبات فی حج التمتع. 2- المتعه. وفات وی به سال 1279 هجری قمری اتفاق افتاد. (از الذریعه ج 2 ص 275) (از ریحانه الادب ج 3 ص 311) احمد بن حسن، برادر ابراهیم بن حسن. از ادیبان و شاعران بود. وی به سال 1293 هجری قمری وفات یافت. (ریحانه الادب ج 3 ص 315)
ابراهیم بن حسن بن علی سعدی ریاحی نجفی. از دانشمندان و شاگردان صاحب جواهر است. او راست: 1- اقل الواجبات فی حج التمتع. 2- المتعه. وفات وی به سال 1279 هجری قمری اتفاق افتاد. (از الذریعه ج 2 ص 275) (از ریحانه الادب ج 3 ص 311) احمد بن حسن، برادر ابراهیم بن حسن. از ادیبان و شاعران بود. وی به سال 1293 هجری قمری وفات یافت. (ریحانه الادب ج 3 ص 315)
خفتان. دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: استعمال این کلمه از قرن 16 میلادی بالاتر نیست لیکن در سفرنامۀ ابن بطوطه چنین آمده است: و کنت اراه (ابوعبداﷲ مدعو بخلیل) لابساً جبه بیضاء قصیره من ثیاب القطن المدعوه بالقفطان. (رحلۀ ابن بطوطه چ مطبعۀ ازهریه صص 92-93)
خفتان. دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: استعمال این کلمه از قرن 16 میلادی بالاتر نیست لیکن در سفرنامۀ ابن بطوطه چنین آمده است: و کنت اراه (ابوعبداﷲ مدعو بخلیل) لابساً جبه بیضاء قصیره من ثیاب القطن المدعوه بالقفطان. (رحلۀ ابن بطوطه چ مطبعۀ ازهریه صص 92-93)
مرد توانا فربه و پرگوشت و گرداندام. درشت خلقت زورمند. (از منتهی الارب). بر وزن و معنی صفتان است، و آن را با یاء نسبت نیز بکار برند مبالغه را وعفتّانی گویند. و برخی آن را بصورت عفتان خوانده اند به معنی سخت و قوی و چابک. (از اقرب الموارد)
مرد توانا فربه و پرگوشت و گرداندام. درشت خلقت زورمند. (از منتهی الارب). بر وزن و معنی صفتان است، و آن را با یاء نسبت نیز بکار برند مبالغه را وعِفتّانی گویند. و برخی آن را بصورت عِفْتان خوانده اند به معنی سخت و قوی و چابک. (از اقرب الموارد)
جمع واژۀ عاطن. (اقرب الموارد). رجوع به عاطن شود، قوم عطان، قوم که شتران را بر ’عطن’ فرود آورند. (منتهی الارب). قومی که در اعطان و مأواهای شتران فرود آیند. (از اقرب الموارد). عطون. عطنه. و رجوع به عطون و عطنه شود
جَمعِ واژۀ عاطِن. (اقرب الموارد). رجوع به عاطن شود، قوم عطان، قوم که شتران را بر ’عطن’ فرود آورند. (منتهی الارب). قومی که در اعطان و مأواهای شتران فرود آیند. (از اقرب الموارد). عُطون. عَطَنه. و رجوع به عطون و عطنه شود
ابن مسلم بن عبدالله صفار، مکنی به ابوعثمان. از حافظان حدیث و مورد اعتماد بود. وی از اهالی بصره بود به سال 134 هجری قمریمتولد شد و ساکن بغداد گشت. هنگامی که مأمون خلیفۀعباسی قول به خلق قرآن را اظهار داشت، گفت تا از عفان نیز در این مورد سؤال شود و اگر آن را نپذیرد مقرری او را که پانصد درهم در ماه بود قطع کنند. عفان چون این بشنید در جواب گفت ’و فی السماء رزقکم و ما توعدون’ و از پذیرفتن عقیدۀ مأمون خودداری کرد و گویند وی نخستین کسی است که در این راه صدمه دید. او را از مشایخ اسلام و ائمۀاعلام به حساب آورده اند و وی به سال 220 هجری قمری در بغداد درگذشت. (از الاعلام زرکلی به نقل از تهذیب التهذیب ج 7 ص 230 و میزان الاعتدال ج 2 ص 202 و تاریخ بغداد ج 12 ص 269). رجوع به صفوه الصفوه ج 4 ص 3 شود ابن ابی العاص. نام پدر عثمان خلیفۀ سوم است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
ابن مسلم بن عبدالله صفار، مکنی به ابوعثمان. از حافظان حدیث و مورد اعتماد بود. وی از اهالی بصره بود به سال 134 هجری قمریمتولد شد و ساکن بغداد گشت. هنگامی که مأمون خلیفۀعباسی قول به خلق قرآن را اظهار داشت، گفت تا از عفان نیز در این مورد سؤال شود و اگر آن را نپذیرد مقرری او را که پانصد درهم در ماه بود قطع کنند. عفان چون این بشنید در جواب گفت ’و فی السماء رزقکم و ما توعدون’ و از پذیرفتن عقیدۀ مأمون خودداری کرد و گویند وی نخستین کسی است که در این راه صدمه دید. او را از مشایخ اسلام و ائمۀاعلام به حساب آورده اند و وی به سال 220 هجری قمری در بغداد درگذشت. (از الاعلام زرکلی به نقل از تهذیب التهذیب ج 7 ص 230 و میزان الاعتدال ج 2 ص 202 و تاریخ بغداد ج 12 ص 269). رجوع به صفوه الصفوه ج 4 ص 3 شود ابن ابی العاص. نام پدر عثمان خلیفۀ سوم است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)