جدول جو
جدول جو

معنی عفربلا - جستجوی لغت در جدول جو

عفربلا
(عِ را)
شهری است در غور اردن در نزدیکی بیسان و طبریه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فربال
تصویر فربال
بالاخانه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پربار، پرواره، فروار، فرواره، فراوار، بربار، بروار، برواره، غرفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پربلا
تصویر پربلا
پرآفت، پرآسیب، کنایه از فتنه انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(کَ رِ)
شهری بوده در کنار رود جیحان (رود پیرامس). (از معجم البلدان و جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ص 140). این نام در حدود العالم کمریناست. (حدود العالم چ دانشگاه ص 171)
لغت نامه دهخدا
(پُ بَ)
پرآسیب. پرآفت:
همی گفت کامشب شبی پربلاست
اگر نام گیریم از ایدر سزاست.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(فَ)
خانه تابستانی و بالاخانه ای را گویند که اطراف آن درها و پنجره ها داشته باشد. (برهان). فروار. فرباله. فراوار. پروار. (حاشیۀ برهان چ معین). و رجوع به فرباله و پروار شود
لغت نامه دهخدا
(کَ بَ)
کربلاء:
دفتر پیش آر و بخوان حال آنک
شهره ازاو شد به جهان کربلاش.
ناصرخسرو.
هین مرو گستاخ در دشت بلا
هین مران کورانه اندر کربلا.
مولوی.
گفت دانم کز تجوع وز خلا
جمع آمد رنجتان زین کربلا.
مولوی.
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا.
سعدی.
تا زائر کربلای عشق تو شدم
از داغ همیشه کربلائی پوشم.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به کربلاء شود
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی است از دهستان باراندوزچای. بخش حومه شهرستان ارومیه. هوای آن معتدل است. 186 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنها جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابربلا
تصویر ابربلا
سخت جنگجو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پربلا
تصویر پربلا
پر آفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبلا
تصویر عبلا
سنگ سپید، پشته درشت، درخت سپید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عفلا
تصویر عفلا
فنجی: زن و شتر ماده
فرهنگ لغت هوشیار
به سختی، با مشکلات
فرهنگ گویش مازندرانی