جدول جو
جدول جو

معنی عطیفه - جستجوی لغت در جدول جو

عطیفه(عَ فَ)
قوس و کمان. ج، عطائف. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
عطیفه(عُ طَ فَ)
شریف عطیفه، ابن ابی نمی محمد بن حسن بن علی حسنی. از امیران مکه در قرن هشتم هجری. وی به سال 701 هجری قمری از جانب بیبرس جاشنگیر به ولایت مکه گماشته شد و به سال 704 هجری قمری معزول گشت. و بار دیگر در سال 719 ه. ق. به منصب خود بازگشت و در سال 738 هجری قمری دستگیر شد و به مصر برده شد و در اسکندریه زندانی گشت و در سال 743 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی از الدررالکامنه و الجداول المرضیه و خلاصه الکلام)
لغت نامه دهخدا
عطیفه
کمان
تصویری از عطیفه
تصویر عطیفه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
(دخترانه)
مؤنث لطیف
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عفیفه
تصویر عفیفه
(دخترانه)
مؤنث عفیف، دارای عفت، پرهیزکار، پارسا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قطیفه
تصویر قطیفه
نوعی حلوا، نوعی شیرینی، لوزینه
نوعی خوراک که از خمیر آرد گندم درست می کنند، رشته
جامه یا پارچۀ پرزدار، حولۀ بزرگ که پس از آب تنی روی دوش می اندازند و بدن را با آن خشک می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عفیفه
تصویر عفیفه
مؤنث واژۀ عفیف، آنکه از کار بد و حرام خودداری می کند، پرهیزکار، پارسا، پاکدامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
سخن نیکو و پسندیده که باعث شادی و انبساط می شود، در فلسفه لطیف، کنایه از نکتۀ نغز، کنایه از امر بسیار دقیق که قابل درک است و قابل بیان نیست
فرهنگ فارسی عمید
قدیفه در فارسی: آبچین به پیمان که چیزی نخواهی رمن ندارم به مرگ آبچین و کفن (فردوسی) فرخشه سان پوسته رمن این واژه قطائف است که فارسیان قطایف گویند و گمان می رود که واژه (قطاب) را از آن برگرفته باشند، تاج خروس ازگیاهان جامه پرداز خوابناک، جمع قطائف (قطایف)، یا قطیفه حمام (حمامی)، قطیفه که پس از بیرون شدن از گرمابه تن را بدان خشک کنند: مگر قطیفه حمامی است خلعت وصل که می دهد بعاشق بتان لاله عذار هنوز عاشق مسکین نکرده خشک عرق که باز در بر بیگانه ای گرفته قرار، تاج خروس، گل جعفری
فرهنگ لغت هوشیار
مونث لطیف: و سخن نیکو سخن نغز بزله مونث لطیف: اقوال لطیفه اشارات لطیفه، گفتاری نغز مطلبی باریک و نیکو نکته: وشیث علیه السلام آن صحیفه را که متضمن سی لطیفه بود نگاه میداشت، بذله شوخی: سبک بدره زر در پیش روح افزا نهادند و بلطیفه سمک گفت که در خانه مطربان زربحساب خرج کنیم، نکته باریک دقیقه: لطیفه ایست در آن لب که هیچ نتوان گفت اگر دلم دهدی خلق را نمایم آن. (فرخی. عبد. 301)، اشارت دقیقی که از آن معنیی در ذهن خطور کند که آنرا نتوان تعبیر کرد جمع لطائف (لطایف)، یا لطیفه انسانی (انسانیه)، نفس ناطقه، دل روح
فرهنگ لغت هوشیار
عفیفه در فارسی پارسا پرهیز گاری: زن مونث عفیف زنی که پارسا و پاکدامن باشد جمع عفائف (عفایف) عفیفات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عطوفه
تصویر عطوفه
زن مهربان
فرهنگ لغت هوشیار
تاجبرگ برگ کوچک روی میوه، کاناز: کلان برگ به هم پیوسته ای که خوشه را در میان دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیفه
تصویر علیفه
واستارنیدن (علوفه خوراندن)، واسان (علوفه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عفیفه
تصویر عفیفه
((عَ فِ))
مؤنث عفیف، زن پاکدامن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قطیفه
تصویر قطیفه
((قَ عَ یا عِ))
حوله، چادرهای ورپیچیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
((لَ فَ یا فِ))
هر چیز نیکو، حکایت نغز و معنی دار، بذله، شوخی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
Witticism
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
trait d'esprit
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
graça
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
lelucon
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
機知に富む発言
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
妙语
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
חִידוּד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
재치 있는 말
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
battuta spiritosa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
व्यंग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
Witz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
agudeza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
geestige opmerking
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
дотепність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
острота
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
dowcip
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لطیفه
تصویر لطیفه
mzaha
دیکشنری فارسی به سواحیلی