جدول جو
جدول جو

معنی عطرد - جستجوی لغت در جدول جو

عطرد
(عَ طَرْ رَ)
درشت و دشوار. (از منتهی الارب). شدید و شاق. (اقرب الموارد) ، سیر شتاب. (منتهی الارب). سیر سریع. (اقرب الموارد) ، راه روشن. (منتهی الارب). طریق آشکار و فراخ که در آن از هر جا بخواهند بروند. (از اقرب الموارد) ، مرد گزیده. (منتهی الارب). شخص نجیب. (ازاقرب الموارد) ، رسن دراز و ایام دراز. (منتهی الارب). کوهها و روزهای دراز و طولانی. (از اقرب الموارد) ، نیزۀ تیز. (منتهی الارب). سنان و سرنیزۀ مذلق و تیز. (اقرب الموارد) ، سال تمام. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عطوّد. رجوع به عطود شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عطارد
تصویر عطارد
(پسرانه)
نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد نویسندگی و سخن سرایی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عطری
تصویر عطری
دارای عطر، معطر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
نیزۀ کوتاه، علم، درفش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
عام، شامل، روان، جاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عطارد
تصویر عطارد
نزدیک ترین سیاره به خورشید و کوچک ترین آن ها، تیر، دبیر فلک، دبیر آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
دراز، طولانی
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
نگاه داشتن و ساز و برگ گردانیدن چیزی را و آماده نمودن. (منتهی الارب). ’عطرود’ قرار دادن چیزی را. (از اقرب الموارد). عطرده لنا (به صیغه امر) و اجعله لنا عطروداً، آن را برای ما نزد خود چون گروهی از مردم و یا چون تجهیزات و ساز برگ قرار بده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عطرود شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اطرد
تصویر اطرد
باریک ابرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجرد
تصویر عجرد
درشت و سخت، تند رو، بی برگ بی بار دلاور، برهنه لخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عطری
تصویر عطری
معطر و دارای بوی خوش
فرهنگ لغت هوشیار
ستاره ایست از ستاره های خنس در آسمان دوم، نزدیکترین سیارات به خورشید و کوچکترین آنها در 88 روز یک دور بدور خورشید میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عکرد
تصویر عکرد
کودک فربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمرد
تصویر عمرد
کرفس از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
روان و جاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
((مُ طَ رَّ))
دور کرده شده، تبعید شده، کشیده شده (تازیانه)، دراز، طولانی، مفصل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
((مُ طَّ رِ))
تاریک و تیره شونده، پی یکدیگر شونده، راست روان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عطارد
تصویر عطارد
((عُ رُ یا رِ))
تیر، کوچک ترین سیاره منظومه شمسی و نزدیک ترین سیاره به خورشید، در اساطیر یونان، رب النّوع نویسندگی، در ادب فارسی دبیر فلک است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطرد
تصویر مطرد
((مِ رَ))
نیزه کوتاه، پرچم، درفش، جمع مطارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عطارد
تصویر عطارد
تیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عطری
تصویر عطری
Odorously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عطری
تصویر عطری
odorant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عطری
تصویر عطری
בצורה ריחנית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عطری
تصویر عطری
향기롭게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عطری
تصویر عطری
harum
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عطری
تصویر عطری
सुगंधित रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عطری
تصویر عطری
geurig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عطری
تصویر عطری
odorosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عطری
تصویر عطری
odorosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عطری
تصویر عطری
olorosamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عطری
تصویر عطری
pachnąco
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عطری
تصویر عطری
ароматно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عطری
تصویر عطری
duftend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عطری
تصویر عطری
ароматно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عطری
تصویر عطری
芳香地
دیکشنری فارسی به چینی