- عصیم (عَ)
خوی. (منتهی الارب). عرق. (اقرب الموارد) ، چرک و کمیز که بر ران شتر خشک گردد. (منتهی الارب). وسخ و بول خشک شده بر ران شتر. (از اقرب الموارد) ، موی سیاه که زیر پشم شتر بعد ریخته شدنش برآید، بقیۀ هر چیزی. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، باقی ماندن اثر حنا و قطران و خضاب و جز آن بر دست. (منتهی الارب). اثر خضاب و از آن قبیل. (از اقرب الموارد)
