جدول جو
جدول جو

معنی عشزنه - جستجوی لغت در جدول جو

عشزنه
(خَ ذَ لَ)
خلاف کردن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ نَ)
آنچه افتاده باشد از خرما بی قیمت و رایگان. (منتهی الارب). افتاده های خرما، و آن خرمایی است که پس از درویدن، از شاخه های ضخیم آن چیده می شود. (از اقرب الموارد). عشان. و رجوع به عشان شود، تنه درخت. (منتهی الارب) ، اصل و ریشه شاخۀ درخت خرما. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ شَ زَ نَ)
مؤنث عشوزن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : قناه عشوزنه، نیزۀ سخت. (از اقرب الموارد). رجوع به عشوزن شود
لغت نامه دهخدا
(عَ شَزْ زَ)
دشوار و پیچیده از هر چیزی، درشت خلقت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شُ نَ)
شزنه. شزنه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به شزنه. و شزنه شود
لغت نامه دهخدا
(شَ زَ نَ)
شزنه. رجوع به شزنه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عشرنه
تصویر عشرنه
بیست تا کردن
فرهنگ لغت هوشیار