- عزیزآباد (عَ)
دهی از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان. سکنۀ آن 462 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بادام، صیفی، انگور، سیب زمینی و گردو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
معنی عزیزآباد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 300 تن. آب آن از چشمه ها. محصول آن غلات، توتون، لبنیات و پشم است. ساکنان این ده از طایفۀنورعلی می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کیذقان بخش ششتمد شهرستان سبزوار. سکنۀ آن 497 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، پنبه، بادام و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز. سکنۀ آن 316 تن. آب آن از چشمه و رودخانه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان فشافویه از بخش ری شهرستان تهران. سکنۀ آن 121 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و باغات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش راور شهرستان کرمان. سکنۀ آن 600 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و پسته است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان خورخورۀ بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج. سکنۀ آن 115 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دینور بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاه. سکنۀ آن 170 تن. آب آن از رود خانه کنگرشاه. محصول آن غلات، حبوب، چغندرقند و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 180 تن. آب آن از چاه. محصول آن غلات و لبنیات و پشم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور. سکنۀ آن 174تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
یکی از دهستانهای شش گانه بخش فهرج شهرستان بم. این دهستان در جنوب باختری فهرج واقع، و حدود آن به شرح زیر است: از شمال به دهستان پشت رود، از خاور به دهستان برج اکرم، از جنوب به دهستان عزیزآباد گنبکی و شهرستان جیرفت، از باختر به دهستان رودآب. هوای دهستان گرمسیر است و آب قرای آن از قنوات تأمین میشود. محصول عمده این دهستان غلات، حنا، پنبه، خرما، لبنیات و انواع مرکبات است. این دهستان از 22 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 5300 تن است و مرکز دهستان قصبۀ عزیزآباد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کاغۀ بخش دورود شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 127 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. سکنۀ آن 197 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سملقان بخش مانۀ شهرستان بجنورد. سکنۀ آن 212 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بنشن، پنبه، برنج و میوه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش ارکواز شهرستان ایلام. سکنۀ آن 190 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 314 تن. آب آن از قنات و چاه. محصول آن غلات، پنبه، انگور و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان خدابنده لو از بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاه. سکنۀ آن 170 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و میوه و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان فراهان بالا از بخش فرمهین شهرستان اراک. سکنۀ آن 770 تن. آب آن از قنات. محصول آن بنشن و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
(طَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک در 36هزارگزی شمال باختر طرخوران و 12هزارگزی فرک. کوهستانی و سردسیر با 178 تن سکنه. آب آن از رود خانه قره چای، محصول آنجا غلات و بنشن و پنبه و انگور، شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و گلیم و جاجیم بافی است. راه آن مالرو است و از طریق نوبهار اتومبیل میتوان برد. از آثار قدیم پل مخروبه ای است بر روی رود خانه قره چای. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان گل تپۀ فیض اﷲبیگی است که در بخش مرکزی شهرستان سقز واقع است و 240 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(عَ کُ نَ / نِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان. 1012 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رود خانه ارها (در بهار). محصول آن غلات و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
(عَ رَ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک. سکنۀ آن 100تن. آب آن از چشمۀ محلی و رود خانه طوره. محصول آن غلات و چغندرقند و انگور است. نام قدیمی این آبادی پنجه علی بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
(عِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی. سکنۀ آن 160 تن. آب آن از چاه. محصول آن پنبه، غلات، کنجد و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان دامغان، واقع در ده هزارگزی جنوب باختری دامغان. و هفت هزارگزی ایستگاه. هوای آن معتدل است و 350 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه علی تأمین میشود. محصولات آن غلات، پسته، پنبه، انگور و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنها کرباس بافی است. راه فرعی آن از ایستگاه منشعب میشود. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دشمنزیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در 52 هزارگزی راه فرعی هرایجان به اردکان. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و مالاریایی، و 284 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن غلات و برنج و حبوبات است. اهالی به زراعت و گلیم بافی اشتغال دارند. راه آن مالرو است. این ده دارای دبستان و معدن سنگ گچ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و نیز رجوع به فارسنامۀ ناصری ص 304، بلوکات فارس، بلوک ممسنی شود
(هََ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش حومه شهرستان سنندج که 430 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه و انگور و لبنیات است. زنان قالیچه و گلیم و جاجیم می بافند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 388 تن سکنه دارد، مزار پیر خواجه نجم الدین در این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)، رجوع به تاریخ غازان چ کارل یان ص 19 و 20 شود
شهری است در اقصای بنگاله، (غیاث) (آنندراج)
شهری است در اقصای بنگاله، (غیاث) (آنندراج)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
مرکز دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم. سکنۀ آن 586 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، خرما، حنا و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(زِ)
لغت نامه دهخدا
یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان سیرجان است. این دهستان دارای هوای سردسیری بوده و از 123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنۀ آن 864 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است جزء دهستان شراء پائین بخش وفس شهرستان اراک، در 30 هزارگزی جنوب باختری کمیجان کنار جادۀ ملایر به خنداب با 968 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه اتومبیل رو است، روی رودخانه توه چای آثارپل آجری که از بناهای شاه خدابنده میباشد وجود دارد، زیارتگاهی در جنوب آبادی موسوم به امام زاده ابوالحسن و امید خاتون که میگویند پسر و دختر امام چهارم میباشند وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
(عِزز)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز. سکنۀ آن 124 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و حبوب و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران. سکنۀ آن 332 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و صیفی و چغندرقند است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 200 تن. آب آن از چشمۀ شنهابار. محصول آن غلات و لبنیات و پشم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(عَ دِ سَ مَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس. نام اصلی آن کروک است. رجوع به کروک و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 شود
(عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان. سکنۀ آن 131 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)