جدول جو
جدول جو

معنی عزهون - جستجوی لغت در جدول جو

عزهون(عِ)
عزاهی. رجوع به عزاهی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ مِ)
جمع واژۀ عمه. (از منتهی الارب). رجوع به عمه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
گیاهی است خوشبوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
گیاهی است، یا آن سماروغ سپید است. (منتهی الارب). سماروغ سپید یا گیاهی دیگر. (ناظم الاطباء). فطر است. (مخزن الادویه). فطر (ف / ف ) که نوعی است از قارچ و سماروغ. (از اقرب الموارد). ج، عراهین. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
درگذرنده و پیشی گیرندۀ شتاب رو. (منتهی الارب). سبقت گیرندۀ سریع. (از اقرب الموارد) ، تیزرو و چست و سبکروح. (منتهی الارب). سریع خفیف. (اقرب الموارد) ، شتر نر برسرخودگذاشته و شتر به چرا رهاکرده. (منتهی الارب). جمل و شتر اهمال شده. (از اقرب الموارد). ابل. (مخزن الادویه). ج، عزاهیل. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
جمع واژۀ عهن. رجوع به عهن شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
نبات و گیاهی است نیکو و طیب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
جمع واژۀ عزه در حال رفع. (از منتهی الارب). گروهی مجتمع از مردم. (آنندراج). عزین. و رجوع به عزه و عزین شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عرهون
تصویر عرهون
ژوبلک غارچ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار