- عرقوتان(عُ قُ وَ)
تثنیۀ عرقوه. رجوع به عرقوه شود، دو چوب بر پهنای دلو نهاده مانند صلیب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دو چوب با هم منضم در مابین واسط رحل و مؤخر آن. (منتهی الارب). دو چوب که پیوسته میگردند مابین اواسط رحل و مؤخره. (از اقرب الموارد). ج، عراقی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
