جدول جو
جدول جو

معنی عربلو - جستجوی لغت در جدول جو

عربلو
(عَ رَ)
دهی است از دهستان باراندوزچای. بخش حومه شهرستان ارومیه. هوای آن معتدل است. 186 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنها جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ رَ بَ)
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه. 116 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنها جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ یِ ؟)
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه، 70 تن سکنه دارد. محصولات آن غلات، توتون، کشمش، حبوبات و چغندر است. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنها جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ یِ عَ)
نهرالشاش، آب شاش، رود چاچ، جیحون، سیر دریا، اسم متداول رود بزرگ جگسارتس که اعراب سیحون مینامیدند و شهر مهم چاچ در حوالی آن واقع بود، رجوع به سرزمینهای خلافت شرقی ص 462 و 506 شود، حمداﷲ مستوفی درباره آن آورده است، آب شاش بماوراء النهر از جبال جدغل بر میخیزد، و به آب خوشاب و نهر اوش پیوسته به فرغانه و اوزگند و مارغنان رسد و ولایات بسیار را سقی کرده در بحیرۀ خوارزم ریزد، طولش چهل فرسنگ بود، (نزهه القلوب مقالۀ سوم ص 217)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ کَ)
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه 125 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنها جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ دَرْ رَ)
دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان، کوهستانی. 244 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی قالیبافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز. کوهستانی، 192 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا