جدول جو
جدول جو

معنی عذلوق - جستجوی لغت در جدول جو

عذلوق
(عُ)
کودک سبک روح چست تیزفهم. لغتی است در ذعلوق. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ)
گول و کم خرد. (منتهی الارب). احمق. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
بچۀ خورش وپرورش نیکو یافته. (منتهی الارب) (آنندراج). بچه که غذایش نیکو باشد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
عذق. رجوع به عذق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذعلوق
تصویر ذعلوق
ساگشیر از گیاهان دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
مرگ، دیو، پتیار (بلا)، زن پیمان شکن، مادینه بی مهر از ستور، دایه شیر ده دوست داشتن دل بستن، دشمنی کردن از واژگان دو پهلو، بار دار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار