جدول جو
جدول جو

معنی عذلظ - جستجوی لغت در جدول جو

عذلظ
(عُ ذَ لِ)
شیر دفزک و سطبر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ ذَ لَ)
بسیار نکوهنده. (منتهی الارب) (از آنندراج). آنکه مردمان را بسیار ملامت کند. (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(عَ ذَ لَ)
ج عاذل. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به عاذل شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
نکوهیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). ملامت کردن. (تاج المصادر بیهقی). ملامت کردن کسی را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُذْ ذَ)
جمع واژۀ عاذل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عاذل شود
لغت نامه دهخدا
(عُ ذُ)
روزهای نیک گرم. (از قطرالمحیط) (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ ذَ)
سرزنش و ملامت. (از اقرب الموارد). نکوهش. (آنندراج) (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). و فی المثل سبق السیف العذل ، ویقال أول من تکلم بذلک ضبه بن ادر حین قتل رجلا فی الشهر الحرام فعذله الناس فقال المثل. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عذله
تصویر عذله
نکوهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذل
تصویر عذل
سرزنش و ملامت
فرهنگ لغت هوشیار