جدول جو
جدول جو

معنی عجرور - جستجوی لغت در جدول جو

عجرور
(عُ)
خطی که از باد بر ریگ پیدا گردد. ج، عجاریر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
عجرور
شلال ریگ کوهک ریگ
تصویری از عجرور
تصویر عجرور
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجرور
تصویر مجرور
در نحو عربی، کلمه ای که آخر آن حرکت کسره داشته باشد، کلمه ای که پس از حرف جرّ بیاید و یا مضاف الیه واقع شود، کشیده شده
فرهنگ فارسی عمید
(عُ)
عجرور. خطی که از باد بر ریگ پیدا گردد. ج، عجاریز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
گرگین شدن شتران. (از منتهی الارب). عرت الابل، گر و اجرب شدند شتران. (از اقرب الموارد). عرّ. رجوع به عر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عجروف
تصویر عجروف
مورچه سواری گونه ای از مور با پای دراز و تیز رو، گنده پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجرور
تصویر مجرور
کشیده شده، جر یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرور
تصویر جرور
خار پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجور
تصویر عجور
کنبزه، خربزه خراسانی سوسکی خربزه سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجرور
تصویر مجرور
((مَ))
پوست کنده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجرور
تصویر مجرور
کشیده شده، کسره داده شده، هر یک از سازهای آرشه ای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جرور
تصویر جرور
چاه عمیق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جرور
تصویر جرور
((جَ))
سرکش (اسب)
فرهنگ فارسی معین