جدول جو
جدول جو

معنی عثکول - جستجوی لغت در جدول جو

عثکول
(عُ)
خوشۀ خرما. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، شاخ خرد. (منتهی الارب) ، سر شاخ یا شاخ بزرگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
عثکول
سرشاخه، خوشه خرما، غوره انگور
تصویری از عثکول
تصویر عثکول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ لَ)
رجوع به عثکول شود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
خوشه.
لغت نامه دهخدا
(عُ)
پی گردن اسب که بر آن یال روید. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
خوشۀ خرما. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، شاخ خرما، سرشاخ یا شاخ بزرگ. (منتهی الارب) ، خرمابن بابار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
نعت مؤنث است از ثکل، مانند ثاکل و ثکلی و ثکلانه. زنی که فرزند یا دوستش نایافت یافوت شده باشد، هبول، فلات ثکول، بیابانی که رونده در آن گم گردد و هلاک شود
لغت نامه دهخدا
(عِثْ وَ ل ل)
مرد گنگلاج فروهشته گوشت، مرد بسیارموی سرو بدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، سطبر و درشت از مردان، لحیه عثوله، ریش بزرگ انبوه موی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا