جدول جو
جدول جو

معنی عتروف - جستجوی لغت در جدول جو

عتروف
(عُ)
رجوع به عتریف شود
لغت نامه دهخدا
عتروف
پلید بد کار: مرد، توانا سخت اندام: شتر
تصویری از عتروف
تصویر عتروف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ)
پلید. بدکار. بیباک. دلاور. کارگذار ستم کار درشت سخت، شتر استواراندام. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
مرد دانا و کارشناس و ماهر. (ناظم الاطباء). عارف و دانا. (از اقرب الموارد) ، مرد نیک شکیبا. (از منتهی الارب). صبور. (اقرب الموارد). ج، عرف. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عجروف
تصویر عجروف
مورچه سواری گونه ای از مور با پای دراز و تیز رو، گنده پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عترف
تصویر عترف
خروس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عروف
تصویر عروف
عارف
فرهنگ لغت هوشیار