جدول جو
جدول جو

معنی عبورکرده - جستجوی لغت در جدول جو

عبورکرده
(اَمْ تَ / تِ)
مرورکرده. درگذشته. پریده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برکرده
تصویر برکرده
بلندکرده، افراخته، افراشته
فرهنگ فارسی عمید
(بَ جَ دَ)
گذشتن. درگذشتن. مرور کردن. پیمودن راه را
لغت نامه دهخدا
(بَ کَ دَ / دِ)
افروخته. (از ناظم الاطباء). روشن. مشتعل.
- چراغ برکرده، چراغ افروخته.
- مشعله برکرده، با مشعل روشن و فروزان. (از ناظم الاطباء) :
میر بر گنج آن شود کو پی به تاریکی برد
مشعله برکرده سوی گنج نتوان آمدن.
خاقانی.
لغت نامه دهخدا
(تُ ظِ)
دفعکرده و روانه کرده و رانده. (ناظم الاطباء). مقصی. منأت. طرید. مطرود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِنَ / نِ)
آتش افروخته. (ناظم الاطباء) ، گردکرده. فراهم آورده
لغت نامه دهخدا
ویتارتن ویتاشتن گذشتن پیمودن قابل عبور وزور گذشتنی گذشتن مرور کردن پیمودن راه را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکرده
تصویر برکرده
روشن، افروخته، مشتعل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
گذشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
تمرّ عبرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
Cross, Pass, Traverse
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
traverser, passer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
перехресний , проходити , перетинати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
kuvuka, kupita
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
пересекать , проходить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
überqueren, passieren, durchqueren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
عبور کرنا , عبور کرنا , عبور کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
পার হওয়া , অতিক্রম করা , পার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
ข้าม , ผ่าน , ข้าม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
横断する , 通過する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
przechodzić, przejść, przekraczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
穿越 , 通过 , 横越
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
לחצות , לעבור , לחצות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
menyeberang, melewati, melintasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
पार करना , पार करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
oversteken, passeren, doorkruisen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
attraversare, passare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
cruzar, pasar, atravesar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
atravessar, passar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عبور کردن
تصویر عبور کردن
건너다 , 지나가다 , 가로지르다
دیکشنری فارسی به کره ای