جدول جو
جدول جو

معنی عبنقساء - جستجوی لغت در جدول جو

عبنقساء(عَ بَ قَ)
شادمان و خرم. (منتهی الارب) (آنندراج). نشیط. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ بَ)
عقاب درازمنقار. (مهذب الاسماء). عقاب تیزچنگال. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ / رُو)
سخت داهی و بلا و بدخوی گردیدن. (آنندراج) (ازمنتهی الارب). داهی گردیدن و گویند: بدخوی گردیدن. (از اقرب الموارد). بلای سخت شدن و بدخوی گردیدن. (از ناظم الاطباء). بدخوی گردیدن. (از نشوءاللغه ص 17)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
سوراخ کلاکموش. (از المنجد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
مردی که بچسبد با تو. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
عقاب تیزچنگال. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
پشته ای است فوق کوهی بلند. (منتهی الارب). گویند تپه ای است بالای کوهی کوچک و مشرف، که عبدالله بن مجیب قتال چون شخصی را کشته بود از ترس سلطان بدانجا پناهنده شد. و آن را در نواحی بحرین دانسته اند. رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
لقب ثعلبه بن عمرو بن عامر ازدی، بدان جهت که درازگردن بود. (منتهی الارب)
پادشاهی بود از قضاعه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ قَ)
مرد بدخوی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، نازک تن. درازبالا از مردان. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (آنندراج) ، کسی که دو جدۀ او از جانب پدرش عجمی باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عباقاء
تصویر عباقاء
خود چسبان کسی که خود را به دیگران می چسباند چسبک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عانقاء
تصویر عانقاء
سوراخ موش
فرهنگ لغت هوشیار
سر پشته، پشته دراز، سختی زمانه، سیمرغ نام نوایی در خنیا مونث اعنق زن دراز گردن، سیمرغ، عقل وهم عقل فعال، آهنگی است از موسیقی قدیم، نام سازی است که گردنی دراز دارد
فرهنگ لغت هوشیار