جدول جو
جدول جو

معنی عبدمناه - جستجوی لغت در جدول جو

عبدمناه
(عَ دُ مَ)
فرع دوم از کنانه است و آنان بنوت عبدمناه بن کنانه اند و آنان را چند بطن است. (از صبح الاعشی ج 1 ص 350). و رجوع به الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ دُ مَ)
ابن قصی بن کلاب از قریش از عدنان است و بنی عبدمناف از اشراف طایفۀ قریش بودند چنانکه شاعر گوید:
اذا فخرت یوماً قریش بمفخر
فعبد مناف اصلها و صمیمها.
(از صبح الاعشی ج 1 ص 347) (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(زَ دِ مَ)
ابن تمیم بن مربن أد. از اجداد جاهلی بود و فرزندانش بطنی از تمیم از عدنانیهاند.. رجوع به امتاع ج 1 و انساب سمعانی و المعرب جوالیقی و عقدالفرید ج 6 ص 152 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ بَنْ نا)
فربه و سطبر از کرکس و شتر. (منتهی الارب). مؤنث عبنّی. ج، عبنّیات. (اقرب الموارد) (المنجد)
لغت نامه دهخدا