جدول جو
جدول جو

معنی عبدسی - جستجوی لغت در جدول جو

عبدسی
(عَ دَ)
حمزه گوید این کلمه معرب افداسهی است و آن نام مصنعه ای است که در بازار کسکر بوده است. عرب آن بازار را ویران کرد و این نام بر عمارتهای اطراف مانده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عباسی
تصویر عباسی
از نوادگان عباس، برای مثال خلفای عباسی، (اسم، صفت نسبی، منسوب به شاه عباس) در دورۀ صفوی، واحد پول ایران، برابر با یک پنجاهم تومان، در دورۀ قاجار، واحد پول ایران، برابر با چهار شاهی یا دویست دینار
فرهنگ فارسی عمید
(عَ دَ کی ی)
نسبت است به عبدک پدر علی بن عبدک. (اللباب ص 112)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُ لی ی)
محمود بن علی بن اسماعیل البخاری الصوفی العبدلی، مکنی به ابوالقاسم. ساکن قریۀ عبدالله به عراق بود و در بغداد و واسط موعظه میکرد از ابوالخطاب بن البطروحین بن طلحه الثعالبی حدیث شنید و ابوسعد سمعانی از او روایت کند وی به سال 480 هجری قمری متولد شد. (از اللباب ج 2 ص 112)
علی بن محمد بن عبدالله بن عمرو بن کعب بن سلمه الخولانی العبدلی. از یوسف بن عبدالاعلی و محمد بن عبدالله بن عبدالحکیم روایت کند وی مردی صالح و ثقه بود به سال 329 هجری قمری به مصر درگذشت. (اللباب ج 2 ص 112)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُ لی ی)
نسبت است به ابوعبدالله بن کرام صاحب مقاله الکرامیه که جماعتی از اصحابش به کتب او نسبت داده شده اند. (اللباب ج 2 ص 112)
نسبت است بدهی در سرزمین واسط عراق که قریه عبداﷲ نام دارد. (اللباب ج 2 ص 112)
نسبت است به عبداﷲ که بطنی از خولان است. (اللباب ج 2 ص 112)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُ لی یَ)
دهی است از دهستان میان آب (بلوک شعبه) بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 62هزارگزی شمال خاوری اهواز و ساحل باختری رودخانه شطیطبین دو رود خانه شطیط و دز واقع و در جلگه است. هشتاد تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه شطیط تأمین میشود و محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه مالرو دارد. و از طریق شوشتر بدانجا اتومبیل میرود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عَ سی ی)
عبدالله بن العباس بن ابی یحیی بن ابی منصور بن عبدالله بن عبدوس سرخسی معروف به قاضی عبدوسی و مکنی به ابوالقاسم. وی مردی فقیه، متفنن، فاضل، اهل مناظره و حافظ مذهب بود. نزد ابوسفیان محمد بن محمد بن فضل قاضی فقه آموخت. ابونصر محمد بن محمود و جز آن از وی روایت کند. به سال 461 هجری قمری درگذشت. (اللباب ج 1 ص 113)
لغت نامه دهخدا
(عَ سی ی)
نسبت است به عبدوس. (لباب الانساب ج 2 ص 113)
لغت نامه دهخدا
(عَ دَ کی ی)
احمد بن محمد بن علی بن عبدک الشیعی العبدکی الجرجانی. از مقدمین شیعه است. (از اللباب ج 2 ص 112)
در رجال لقب محمد بن علی بن عبدک است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 58)
لغت نامه دهخدا
کبود از رنگ ها، نام گونه ای پرشیان (سکه) درایران، خوش دلکش منسوب به عباس، واحد پول که در زمان شاه عباس بزرگ ایجاد شد، وزن رسمی آن معادل یک مثقال یا 64، 4 گرم بود و یک تومان آن معادل 50 عباسی بود. عباسی را از ذوب سکه های دیگر با طلای خالص ضرب می کردند. عباسی نقره در اغلب شهرهای بزرگ ایران ضرب می شد ولی وزن آن ها مساوی نبود. در زمان سلطنت شاه سلطان حسین صفوی هر عباسی نقره معادل 84 گندم وزن داشت. در اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی یک عباسی معادل دو صد دینار یا چهار شاهی بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
اخم و تخم بسیار ترشرویی اخمویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبدلی
تصویر عبدلی
منسوب به عبدالله (بطنی از خولان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عباسی
تصویر عباسی
واحد پول رایج در زمان شاه عباس بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
متجهّمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
Sullenness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
bouderie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
похмурість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
ukali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
угрюмость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
اداسی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
বিষণ্ণতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
ความเงียบขรึม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
somurtkanlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
ponurość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
不機嫌
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
沉闷
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
עַגוּמִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
시무룩함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
Missmut
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
उदासी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
somberheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
ceño
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
cupezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
mau humor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عبوسی
تصویر عبوسی
kemurungan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی