جدول جو
جدول جو

معنی عبدالهادی - جستجوی لغت در جدول جو

عبدالهادی
(پسرانه)
بنده پروردگار هدایت کننده و راهنما
تصویری از عبدالهادی
تصویر عبدالهادی
فرهنگ نامهای ایرانی
عبدالهادی
(عَ دُلْ)
ابن رضوان نجا الابیاری المصری. وی کاتب و ادیب بوده و او را نظمی است. در الازهر علم آموخت و خدیو اسماعیل پاشا او را به تعلم فرزندان خود گماشت. سپس توفیق اسماعیل او را امام خاصۀ خود و مفتی ساخت. در حدود چهل تألیف دارد از آن جمله است: سعود المطالع فی الادب. النجم الثاقب. المسائل الادبیه. نفخ الاکمام. الباب المفتوح لمعرفه احوال الروح. زکاه الصیام بارشاد العوام و جز آن. وی به سال 1236 هجری قمری متولد شد و در 1305 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عبدالقادر
تصویر عبدالقادر
(پسرانه)
بنده پروردگار توانا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عبدالباقی
تصویر عبدالباقی
(پسرانه)
بنده پروردگار که باقی و پایدار است، نام خطاط معروف ایرانی در زمان شاه عباس صفوی
فرهنگ نامهای ایرانی
(عَ دُلْ کَ)
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش انارک شهرستان نائین. واقع در هشت هزار گزی شمال انارک متصل به راه حاجی مهدی به انارک. ناحیه ای است واقع در جلگه و گرمسیر و 11 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی اشغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن شیخ نورالدین علی بن عبدالعال الکرکی. وی فقیه و محدث و متکلم بود. از تألیفات اوست: شرح بر الفیۀ شهید در فقه. شرح بر ارشاد علامه تا کتاب حج. تعلیقات بر مختصر نافع تا پایان کتاب وقف. مناظرات با میرزا مخسوم الشریفی در مباحث امامت و جز آن. وی به سال 993 هجری قمری درگذشت. (از روضات ص 354). علم حدیث یکی از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است که بدون تلاش محدثان، دوام نمی آورد. آنان با گردآوری احادیث، تطبیق نسخه ها و بررسی روایت ها، چراغ راهی برای مسلمانان شدند. محدث نه تنها حافظ حدیث، بلکه تفسیرگر و نقاد آن بود و می دانست کدام روایت قابل اعتماد است و کدام باید کنار گذاشته شود. همین دقت علمی، حدیث را به منبعی محکم در دین تبدیل کرد.
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن سلیمان بن احمد العمری الفاروقی الموصلی. از شعرا و مورخان است. در سال 1204 هجری قمری در موصل متولد شد و ابتدا ولایت زادگاه خود یافت و بعد در بغداد از کارمندان حکومتی بود و به سال 1278 هجری قمری در بغداد درگذشت. از تألیفات اوست: التریاق الفاروقی که دیوان شعر اوست، نزهه الدهر فی تراجم فضلاء العصر، الباقیات الصالحات و غیره. (از الاعلام زرکلی). و رجوع به معجم المطبوعات ج 2 ص 269 شود
ابن عبدالمجیدبن عبدالله الیمنی المخزومی ملقب به تاج الدین. از فضلاء و ادباء و مورخان بود. در سال 680 در مکه متولد شد و به سال 743 هجری قمری به مصر درگذشت. از تألیفات اوست: تاریخ النحاه و ذیل تاریخ ابن خلکان. (الاعلام زرکلی). و رجوع به فوات الاعیان ج 1 ص 245 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
نبیرۀ شاه نعمت اﷲ ولی بود از اشعار اوست:
تا پریشان نشود کار بسامان نشود
شرط دور است که تا این نشود آن نشود.
(از مجالس النفائس ص 1137).
و رجوع شود به الذریعه ج 9 ص 124
لغت نامه دهخدا
(حِ عَ دُلْ)
دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان. واقع در دوهزارگزی شمال شهر همدان و یک هزارگزی شوسۀ همدان به تهران. ناحیه ای است واقع در جلگه سردسیر. دارای 971 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، حبوبات، قلمستان. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایع دستی زنان: قالیبافی. راه اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالهادی نائینی. از مردم نائین. محدث است
لغت نامه دهخدا