جدول جو
جدول جو

معنی عبدالباقی - جستجوی لغت در جدول جو

عبدالباقی
(پسرانه)
بنده پروردگار که باقی و پایدار است، نام خطاط معروف ایرانی در زمان شاه عباس صفوی
تصویری از عبدالباقی
تصویر عبدالباقی
فرهنگ نامهای ایرانی
عبدالباقی
(عَ دُلْ)
ابن سلیمان بن احمد العمری الفاروقی الموصلی. از شعرا و مورخان است. در سال 1204 هجری قمری در موصل متولد شد و ابتدا ولایت زادگاه خود یافت و بعد در بغداد از کارمندان حکومتی بود و به سال 1278 هجری قمری در بغداد درگذشت. از تألیفات اوست: التریاق الفاروقی که دیوان شعر اوست، نزهه الدهر فی تراجم فضلاء العصر، الباقیات الصالحات و غیره. (از الاعلام زرکلی). و رجوع به معجم المطبوعات ج 2 ص 269 شود
ابن عبدالمجیدبن عبدالله الیمنی المخزومی ملقب به تاج الدین. از فضلاء و ادباء و مورخان بود. در سال 680 در مکه متولد شد و به سال 743 هجری قمری به مصر درگذشت. از تألیفات اوست: تاریخ النحاه و ذیل تاریخ ابن خلکان. (الاعلام زرکلی). و رجوع به فوات الاعیان ج 1 ص 245 شود
لغت نامه دهخدا
عبدالباقی
(عَ دُلْ)
نبیرۀ شاه نعمت اﷲ ولی بود از اشعار اوست:
تا پریشان نشود کار بسامان نشود
شرط دور است که تا این نشود آن نشود.
(از مجالس النفائس ص 1137).
و رجوع شود به الذریعه ج 9 ص 124
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عبدالهادی
تصویر عبدالهادی
(پسرانه)
بنده پروردگار هدایت کننده و راهنما
فرهنگ نامهای ایرانی
(عَ دُلْ)
مواهبی بن ابوالمواهب بن عبدالباقی الباقی الحنبلی الدمشقی. از فضلاء بود و از تألیفات اوست: نظم الشافیه در صرف و شرح آن، ارجوزه ای در عروض. وی به سال 1079 به دمشق متولد و در 1119 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن قانعبن مرزوق بن واثق الاموی... از حفاظ حدیث و اصحاب رای بود و او راست کتاب فی معرفه الصحابه. وی به سال 266 هجری قمری متولد و به سال 351 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن حمزه الحسین الحداد، مکنی به ابوالفضل. وی در سال 425 هجری قمری در بغداد متولد شد و به سال 493 هجری قمری درگذشت. او را کتابی است به نام الایضاح در فرائض. (از الاعلام زرکلی)
زرقانی بن یوسف بن احمد. فقیه مالکی بود. به سال 1020 هجری قمری به مصر متولد و در 1099 درگذشت. از تألیفات اوست: شرح مختصرسیدی خلیل در فقه در چهار جزء. (از الاعلام زرکلی)
ابن احمد الموصلی. تألیفاتی دارداز جمله منظومه ای در نحو. وی به سال 1093 هجری قمری در موصل متولد و در 1137 درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
معروف به شیخ الاسلام از احفاد میرسیدی رضی و اهل تویسرکان است. او را دیوانی است شامل قصائد و غزلیات در حدود 700 بیت، از اشعار او است:
ای یافته ز قدر تو هر بی بها بها
تشریف تو است بر قد هر نارسا رسا.
(الذریعه ج 9 ص 123)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ابن عبدالباقی بن حسن بن محمد بن عبدالله بن حسن بن محمد بن عبدالله بن طوق الربعی. در تاج العروس (مادۀ خ ی ر) آمده: ’و خیران بالقدس منها احمد بن عبدالباقی الربعی و ابونصر بن طوق’ هکذا فی سائر اصول القاموس و الصواب انهما واحد ففی تاریخ الخطیب البغدادی، ابونصر احمد بن عبدالباقی بن الحسن بن محمد بن عبدالله بن طوق الربعی الخیرانی الموصلی قدم بغداد سنه 440 ه. ق. و حدث عن نصر بن احمد المرجی الموصلی. فالصواب ان الواو زائده فتأمل. و رجوع به ابونصر بن طوق شود
لغت نامه دهخدا
محمد بن عبدالباقی بن محمد. فقیه و قاضی حنبلی. مولد او بصره به سال 442 هجری قمری در جوانی به بغداد شدو در منطق و حساب و هیئت و دیگر شعب علوم اوائل و فقه براعت یافت و در کامل ابن اثیر وفات وی به بغداد در حوادث سنۀ 535 هجری قمری آمده است و گور وی چنانکه ابن جوزی در منتظم گوید در جوار تربت بشر حافی است
لغت نامه دهخدا
امیرمحمد حسین بن امیر عبدالباقی از اکابر علمای اوائل قرن سیزدهم هجرت است که با صاحب ریاض و میرزای قمی معاصر بوده است و سالها از محضر آقا محمد باقر بهبهانی استفاضه کرده است، او صاحب تألیفاتی است از قبیل معجزات مریض، رد ’پادری نصرانی’، مرگش در حدود 1233/1231 هجری قمری اتفاق افتاد، (ریحانه الادب ج 1 ص 364)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن احمد المعروف به ابن السمان. ادیب و از شعراء بود. مولد وی دمشق و ابتدا در زادگاه خود و بعد در مصر تحصیلات خود را بپایان رسانید. وی به بلاد ترک مسافرت و به دربار سلطان محمود عثمانی راه یافت و مقامی ارجمند احراز کرد از تألیفات اوست: شرح شواهد جامی و شرح اسماء الحسنی و مختصر التهذیب درمنطق و غیره. وی به سال 1055 هجری قمری به دمشق متولدو در 1088 در قسطنطنیه درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(غِ عَ دُلْ)
نام باغی بوده است در تفت. (آنندراج) :
در بزم شراب قدس ساقی
کیفیت باغ عبدباقی.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن عبدالباقی بن عبدالقادر البعلی الازهری الدمشقی مشهور به ابن فقیه فصه. به سال 1005 هجری قمری در بعلبک متولد شد و به سال 1029 به مصر رفت و تحصیلات خود را در الازهر بپایان رسانید و به دمشق بازگشت و به سال 1071 هجری قمری درگذشت. از تألیفات اوست: العین و الاثر فی عقائد اهل الاثر، و فیض الرزاق فی تهذیب الاخلاق. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
از خطاطان معروف عصر شاه عباس کبیر و از اهالی تبریز بود. وی دانشمند تخلص می جست و به امر شاه عباس کتیبۀ مسجد جامع اصفهان را نوشت. از تألیفات او است: شرح بر نهج البلاغه به نام منهاج الولایه. وی به سال 1039 هجری قمری درگذشت. (از فهرست سپهسالار ج 2 ص 131) (از الذریعه ج 7 ص 123)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن عبدالرحمان بن علی الخزرجی مشهور به امام الاشرفیه، وی مقدسی الاصل بود و منشاء و وفات او مصر بود. او را تصانیفی است از جمله روضه الاّداب در چهار مجلد. الرمز فی شرح الکنز. او به سال 1078 هجری قمری به مصر درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(نِ مَ)
عبدالباقی. ازشاعران ایران و از مردم تبریز است و در بغداد عمر میگذارد تا اینکه بسبب حسن خط و خوش نویسی، خاصه در نسخ و ثلث، از جانب شاه عباس کبیر باصفهان فراخوانده شدو کتیبه های جامع کبیر را بنوشت. این بیت از اوست:
بود کلام تو ثبتم بصفحه صفحۀ دل
بسینه ام دل صدپاره مصحف بغلی است.
(قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
سرور نعیم. نویسندۀ مصری است که پس از پایان تحصیلات خود در الازهر قاهره متصدی روزنامۀ الافکار گردید و به اتهام تحریک علیه دولت بریتانیا به زندان افتاد و همانجا به مرض سل دچار و به سال 1347 هجری قمری درگذشت. از تألیفات اوست: الاسلام ماضیه و حاضره. تنزیه القرآن الشریف عن التغییر و التحریف. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ سِ)
ابن خلیل بن شاهین الملطی. وی از مورخان است که فقه حنفی نیز آموخت. تولد او به ملطیه بود. در دمشق و قاهره علم آموخت به سال 920 هجری قمری بمرض سل درگذشت. از تألیفات اوست: الروض الباسم فی حوادث العمر و التراجم که تاریخ بزرگی است، و نیل الامل فی ذیل الدول که ذیل تاریخ ذهبی است و در آن وقایع سال 844 تا 896 هجری قمری را متذکر شده است. (از الاعلام زرکلی). و رجوع به کشف الظنون شود
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن رضوان نجا الابیاری المصری. وی کاتب و ادیب بوده و او را نظمی است. در الازهر علم آموخت و خدیو اسماعیل پاشا او را به تعلم فرزندان خود گماشت. سپس توفیق اسماعیل او را امام خاصۀ خود و مفتی ساخت. در حدود چهل تألیف دارد از آن جمله است: سعود المطالع فی الادب. النجم الثاقب. المسائل الادبیه. نفخ الاکمام. الباب المفتوح لمعرفه احوال الروح. زکاه الصیام بارشاد العوام و جز آن. وی به سال 1236 هجری قمری متولد شد و در 1305 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ)
ابن شیخ نورالدین علی بن عبدالعال الکرکی. وی فقیه و محدث و متکلم بود. از تألیفات اوست: شرح بر الفیۀ شهید در فقه. شرح بر ارشاد علامه تا کتاب حج. تعلیقات بر مختصر نافع تا پایان کتاب وقف. مناظرات با میرزا مخسوم الشریفی در مباحث امامت و جز آن. وی به سال 993 هجری قمری درگذشت. (از روضات ص 354). علم حدیث یکی از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است که بدون تلاش محدثان، دوام نمی آورد. آنان با گردآوری احادیث، تطبیق نسخه ها و بررسی روایت ها، چراغ راهی برای مسلمانان شدند. محدث نه تنها حافظ حدیث، بلکه تفسیرگر و نقاد آن بود و می دانست کدام روایت قابل اعتماد است و کدام باید کنار گذاشته شود. همین دقت علمی، حدیث را به منبعی محکم در دین تبدیل کرد.
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ کَ)
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش انارک شهرستان نائین. واقع در هشت هزار گزی شمال انارک متصل به راه حاجی مهدی به انارک. ناحیه ای است واقع در جلگه و گرمسیر و 11 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی اشغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(صِ)
عبدالباقی افندی. از شاعران و مشایخ مولویۀ عثمانی است. دیوان اشعار دارد، در فن موسیقی نیز او را مهارتی بود، به سال 1246 هجری قمری درگذشت. او راست:
کو کل باقوب لب جانانه مست اولوب قالمش
مثال آئینه بی دست و پا اولوب قالمش.
(از قاموس الاعلام ج 6)
لغت نامه دهخدا