عباره، تفسیر و تأویل، شرح، ترجمه. (ناظم الاطباء) ، بیان و تعبیر کردن. (غیاث اللغات) ، تکلم. (اقرب الموارد) ، طرز بیان. طریقۀ ادای سخن. (ناظم الاطباء) : آنجا که عبادت باید عبارت سود ندارد. (کشف المحجوب). تکرار کلام نکردی و اگر همان لفظ اتفاق افتاد به عبارت دیگر بگفتی. (گلستان). حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ اگرچه صنعت بسیار در عبارت کرد. حافظ. - عبارت رؤیا، تعبیر کردن و خبر دادن از فرجام آنچه خواب بدان باز می گردد. (از اقرب الموارد). بیان کردن خواب را و خبر دادن از مآل کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). - عبارت کلام، تفسیر کردن سخن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ، عباره طیر، زجر آن. (از اقرب الموارد) ، قصد و مراد. اراده، انشاء. (ناظم الاطباء)
عباره، تفسیر و تأویل، شرح، ترجمه. (ناظم الاطباء) ، بیان و تعبیر کردن. (غیاث اللغات) ، تکلم. (اقرب الموارد) ، طرز بیان. طریقۀ ادای سخن. (ناظم الاطباء) : آنجا که عبادت باید عبارت سود ندارد. (کشف المحجوب). تکرار کلام نکردی و اگر همان لفظ اتفاق افتاد به عبارت دیگر بگفتی. (گلستان). حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ اگرچه صنعت بسیار در عبارت کرد. حافظ. - عبارت رؤیا، تعبیر کردن و خبر دادن از فرجام آنچه خواب بدان باز می گردد. (از اقرب الموارد). بیان کردن خواب را و خبر دادن از مآل کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). - عبارت کلام، تفسیر کردن سخن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ، عباره طیر، زجر آن. (از اقرب الموارد) ، قصد و مراد. اراده، انشاء. (ناظم الاطباء)
بنا، ساختمان، بنای عالی، برای مثال هرکه آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت ی وآن دگر پخت همچنین هوسی / واین عمارت به سر نبرد کسی (سعدی - ۵۲)، ساختن، آباد کردن
بنا، ساختمان، بنای عالی، برای مِثال هرکه آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت ی وآن دگر پخت همچنین هوسی / واین عمارت به سر نبرد کسی (سعدی - ۵۲)، ساختن، آباد کردن