جدول جو
جدول جو

معنی عبادت - جستجوی لغت در جدول جو

عبادت
شنومن شنایش نیایش ستایش، بند گی پرستش کردن بندگی کردن، طاعت کردن خدای را، پرستش، طاعت خدار را جمع عبادات
فرهنگ لغت هوشیار
عبادت
((عِ دَ))
بندگی کردن و پرستیدن خدا، پرستش، بندگی
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
فرهنگ فارسی معین
عبادت
Adoration
تصویری از عبادت
تصویر عبادت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عبادت
обожание
دیکشنری فارسی به روسی
عبادت
Anbetung
دیکشنری فارسی به آلمانی
عبادت
поклоніння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
عبادت
uwielbienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
عبادت
adoração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
عبادت
adoración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
عبادت
adoration
دیکشنری فارسی به فرانسوی
عبادت
adorazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عبادت
aanbidding
دیکشنری فارسی به هلندی
عبادت
पूजा
دیکشنری فارسی به هندی
عبادت
pemujaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عبادت
عبادةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
عبادت
숭배
دیکشنری فارسی به کره ای
عبادت
הערצה
دیکشنری فارسی به عبری
عبادت
崇拜
دیکشنری فارسی به چینی
عبادت
崇拝
دیکشنری فارسی به ژاپنی
عبادت
tapınma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
عبادت
ibada
دیکشنری فارسی به سواحیلی
عبادت
การสักการะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
عبادت
পূজা
دیکشنری فارسی به بنگالی
عبادت
عبادت
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابادت
تصویر ابادت
هلاک کردن، هلاک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبارت
تصویر عبارت
گزاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابادت
تصویر ابادت
هلاک کردن، نابود ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عیادت
تصویر عیادت
به دیدن بیمار رفتن، به احوال پرسی مریض رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبودت
تصویر عبودت
عبودیت، بندگی کردن، پرستش کردن، چاکری و خدمتگزاری کردن، خدمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبامت
تصویر عبامت
گولیدن گول گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبارت
تصویر عبارت
تفسیر و تاویل، شرح، بیان و تعبیر کردن، طرز بیان، طریقه ادای سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبادات
تصویر عبادات
جمع عباده، نیایش ها ستایش ها جمع عبادت پرستشها
فرهنگ لغت هوشیار
بند گی، خاکساری بندگی پرستش خدمت، طاعت، خضوع ذلت، پرستش حق برای بزرگداشت او و بیم و شرم از او و دوستی او و آن برتر از عبودیت و بالاتر از عبادت است. بندگی پرستش خدمت، طاعت، خضوع ذلت، پرستش حق برای بزرگداشت او و بیم و شرم از او و دوستی او و آن برتر از عبودیت و بالاتر از عبادت است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیادت
تصویر عیادت
رفتن به احوال پرسی بیمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبودت
تصویر عبودت
((عُ دَ))
بندگی، غلامی، طاعت، پرستش
فرهنگ فارسی معین