جدول جو
جدول جو

معنی عاویه - جستجوی لغت در جدول جو

عاویه
(یَ)
مؤنث عاوی. رجوع به عاوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عالیه
تصویر عالیه
(دخترانه)
عالی مقام، مؤنث عالی، عنوانی احترام آمیز برای زنان، نام دختر هارون الرشید، به روایتی نام دختر امام هادی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از علویه
تصویر علویه
(دخترانه)
از نسل علی (ع)، سیده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زاویه
تصویر زاویه
زاویه (Angle) دوربین در فیلم برداری و عکاسی نقش بسیار مهمی در روایت داستان و انتقال احساسات به بیننده دارد. انتخاب زاویه دوربین می تواند تأثیر بزرگی بر نحوه درک و تفسیر صحنه ها و شخصیت ها داشته باشد. در ادامه، انواع مختلف زاویه های دوربین و کاربردهای آنها بررسی شده اند:
انواع زاویه های دوربین
1. زاویه مستقیم (Eye Level) :
- در این زاویه، دوربین در سطح چشم قرار می گیرد و به صورت مستقیم به سوژه نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای صحنه های گفتگو و تعاملات عادی استفاده می شود و حس طبیعی و واقع گرایانه ای را منتقل می کند.
2. زاویه بالا (High Angle) :
- در این زاویه، دوربین بالاتر از سطح چشم قرار می گیرد و به سمت پایین به سوژه نگاه می کند. این زاویه معمولاً حس کوچک بودن، ضعف یا تسلط بر سوژه را القا می کند.
3. زاویه پایین (Low Angle) :
- در این زاویه، دوربین پایین تر از سطح چشم قرار می گیرد و به سمت بالا به سوژه نگاه می کند. این زاویه معمولاً حس بزرگ بودن، قدرت یا تسلط سوژه را تقویت می کند.
4. زاویه کج (Dutch Angle or Tilted Angle) :
- در این زاویه، دوربین به صورت مورب یا کج قرار می گیرد. این زاویه معمولاً برای ایجاد حس عدم تعادل، تنش یا بی ثباتی در صحنه ها استفاده می شود.
5. زاویه از بالا (Bird's Eye View) :
- در این زاویه، دوربین به صورت عمودی از بالا به پایین به صحنه نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای نمایش نقشه ها، مناظر بزرگ یا صحنه های شلوغ استفاده می شود و به بیننده دید کلی از صحنه می دهد.
6. زاویه از پایین (Worm's Eye View) :
- در این زاویه، دوربین به صورت عمودی از پایین به بالا به صحنه نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای نمایش قدرت یا بزرگی سوژه ها و ایجاد حس عظمت و اهمیت استفاده می شود.
کاربردهای زاویه های دوربین
1. انتقال احساسات و حالت ها :
- زاویه های دوربین می توانند به تقویت احساسات و حالت های مختلف کمک کنند. برای مثال، زاویه پایین می تواند احساس قدرت و تسلط را تقویت کند، در حالی که زاویه بالا می تواند حس ضعف و کوچکی را ایجاد کند.
2. ایجاد تنش و درام :
- استفاده از زاویه های کج یا مورب می تواند حس تنش و بی ثباتی را در صحنه ها تقویت کند. این تکنیک معمولاً در فیلم های هیجان انگیز و ترسناک استفاده می شود.
3. نمایش روابط بین شخصیت ها :
- زاویه های دوربین می توانند به نمایش روابط بین شخصیت ها کمک کنند. برای مثال، استفاده از زاویه بالا برای شخصیت ضعیف تر و زاویه پایین برای شخصیت قوی تر می تواند قدرت و تسلط را نمایش دهد.
4. تاکید بر جزئیات :
- زاویه های مختلف دوربین می توانند به تاکید بر جزئیات مهم در صحنه کمک کنند. برای مثال، زاویه مستقیم می تواند به نمایش دقیق جزئیات چهره ها و عواطف کمک کند.
5. خلق تصاویر زیبا و هنری :
- انتخاب زاویه های مناسب می تواند به خلق تصاویر زیبا و هنری کمک کند. برای مثال، استفاده از زاویه از بالا برای نمایش مناظر بزرگ یا زاویه کج برای ایجاد ترکیب بندی های خاص و جذاب.
مثال های معروف از زاویه های دوربین در سینما
1. Citizen Kane (1941) : استفاده از زاویه پایین برای ایجاد حس عظمت و قدرت.
2. Psycho (1960) : استفاده از زاویه بالا در صحنه های ترسناک برای ایجاد حس ضعف و ترس.
3. The Third Man (1949) : استفاده از زاویه کج برای ایجاد حس بی ثباتی و تنش.
زاویه دوربین یکی از ابزارهای مهم و کارآمد در دست کارگردانان و فیلم برداران است که با استفاده از آن می توانند داستان را به شیوه ای موثرتر و جذاب تر روایت کنند. انتخاب هوشمندانه و خلاقانه زاویه های دوربین می تواند تأثیر زیادی بر نحوه درک و تجربه بیننده از فیلم داشته باشد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از عاریه
تصویر عاریه
عاریت، مصنوعی مثلاً دندان عاریه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عادیه
تصویر عادیه
ویژگی آنچه سرایت می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاویه
تصویر زاویه
فضای میان دو خط یا دو سطح متقاطع
کنایه از طرز نگرش به چیزی، دیدگاه
کنج، گوشه
عبادتگاه زاهدان و صوفیان، خانقاه، اتاقی در خانقاه برای ذکر گفتن یا نماز خواندن
محل زندگی، خانه
کنایه از آشیانۀ پرنده
زاویۀ قائمه: زاویه ای که از عمود شدن خطی بر خط دیگر پدید می آید
زاویۀ حاده: زاویه ای که کمتر از نود درجه باشد، کوچک تر از زاویۀ قائمه، گوشۀ تند
زاویۀ منفرجه: زاویه ای که بیشتر از نود درجه باشد، بزرگ تر از زاویۀ قائمه، گوشۀ باز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علویه
تصویر علویه
مؤنث واژۀ علوی، مربوط به عالم بالا، بالایی، آسمانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالیه
تصویر عالیه
مؤنث واژۀ عالی، بسیار خوب، دارای کیفیت خوب مثلاً پرداخت عالی فیلم، دارای درجه یا مرحلۀ بالاتر مثلاً تحصیلات عالی، دست پخت عالی، بزرگ، مهم، به طور بسیار خوب مثلاً عالی ساز می زند، رفیع، بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راویه
تصویر راویه
نقل کنندۀ سخن و خبر از کسی، راوی
مشک یا دلو بزرگ آبکشی
خورجین، ظرفی یا جایی که توشه را در آن بگذارند، کیسه، خورجین، توشه دان، کنف، توشدان، حرزدان، جراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علویه
تصویر علویه
مؤنث واژۀ علوی، سیّده، شیعه مونث
فرهنگ فارسی عمید
(مُ یَ)
سگ مادۀ آزمند گشن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ماده سگ. (از اقرب الموارد) ، بچۀ روباه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ابومعاویه، یوز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ یَ)
ابن ابی سفیان صحر بن حرب بن امیۀ قرشی اموی (20 قبل از هجرت 60 هجری قمری) نخستین خلیفه ازامویان و یکی از دهات عرب است. در مکه متولد شد. درروز فتح مکه (8 هجری قمری) اسلام آورد و در عداد کاتبان رسول اکرم در آمد و چون ابوبکر به خلافت رسید رهبری قسمتی از سپاهی که فرماندهی آن به عهدۀ برادرش یزید بن ابی سفیان بود به او واگذار گردید. در زمان عمر به حکومت اردن منصوب شد و پس از مرگ برادرش، عمر حکومت دمشق را به وی سپرد، و عثمان امارت تمام شام را به عهدۀ او گذاشت و چون عثمان کشته شد حضرت علی او رااز امارت عزل کرد اما معاویه نپذیرفت و به خونخواهی عثمان برخاست و علی (ع) را متهم به قتل وی کرد و طلحه و زبیر و عایشه را که در بصره به مخالفت با علی برخاسته بودند در نهان تقویت کرد. علی (ع) در جنگ بصره پیروز شد و با این فتح عراق و کشورهای تابع آن به تصرف وی در آمد اما شام همچنان در دست معاویه بود و خود را برای جنگ با علی آماده می ساخت سرانجام در نبردی که در صفین بین لشکریان علی و معاویه درگرفت به حیلۀ عمرو بن العاص اختلاف بین طرفداران علی (ع) واقع شد وسپاهیان علی (ع) دست از جنگ بازداشتند و سرانجام امربه داوری حکمین موکول شد. ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص به ترتیب از طرف علی (ع) و معاویه به حکمیت تعیین شدند عمرو بن عاص ابوموسی اشعری را بفریفت و امر حکمیت را به نفع معاویه پایان داد و او همچنان به شام در امارت خویش باقی ماند. پس از شهادت علی (ع) حسن بن علی (ع) با معاویه صلح و خلافت را به او واگذار کرد (سال 41 هجری قمری) واز این تاریخ معاویه رسماً خود را خلیفۀ مسلمانان خواند و برای پسر خویش یزید بیعت گرفت و سرانجام بعد از نوزده سال در دمشق وفات یافت. و رجوع به اعلام زرکلی ج 3 ص 1052 و تاریخ اسلام تألیف دکتر فیاض صص 139- 154 و تاریخ گزیده ص 255 و مجمل التواریخ و القصص ص 295 و تجارب السلف صص 58- 65 و تاریخ الخلفا و کامل ابن اثیر شود
لغت نامه دهخدا
(رَ وی یَ)
ستور چرنده و بچرا گذاشته. (از اقرب الموارد). ج، رعایا. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حاویه
تصویر حاویه
روده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عابیه
تصویر عابیه
زن زیبا، رشته کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاویه
تصویر قاویه
مونث قاوی و سال کم باران، گرسنه شتر، خایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاویه
تصویر غاویه
گمراه زن (مونث غاوی)، ابر بامدادی مونث غاوی
فرهنگ لغت هوشیار
زاده علی علیه السلام، باور دار علی علیه السلام شتفتی بالایین ابریک پهرمیک منسوب به علو. مونث علوی. یا جواهر علویه. ستارگان. یا کواکب علویه. سبعه سیاره هفت کوکب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالیه
تصویر عالیه
بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عامیه
تصویر عامیه
زاری کننده زن موینده
فرهنگ لغت هوشیار
مونث عانی زن بندی و گرفتار، زن (بدان جهت که چون شوی بر او ظلم کند کسی به فریادش نرسد جمع عوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاصیه
تصویر عاصیه
مونث عاصی زن نافرمان جمع عاصیات
فرهنگ لغت هوشیار
مونث عافی بهروزی باز بهی، رستگاری، پارسایی بااین آرش در فارسی به کار رفته دروا تن آسانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاریه
تصویر عاریه
چیزی که کسی از کسی موقتاً بگیرد و بعد پس دهد
فرهنگ لغت هوشیار
مونث عادی تازنده دونده در پیکار، دوری، خشم، باز دارنده مونث عادی جمع عادیات. هبستگی مروسیک زبانزد فرزانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاویه
تصویر خاویه
زمین خالی (از سکنه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راویه
تصویر راویه
نقل کننده سخن و خبر از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعاویه
تصویر رعاویه
چرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاویه
تصویر زاویه
کنج و بیغوله، کنج و گوشه، کرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاویه
تصویر شاویه
مونث شاوی و شاخه خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاویه
تصویر تاویه
آه کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داویه
تصویر داویه
بیابان، فلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماویه
تصویر ماویه
آینه، شیرابه گیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاویه
تصویر زاویه
گوشه
فرهنگ واژه فارسی سره