جدول جو
جدول جو

معنی عالیات - جستجوی لغت در جدول جو

عالیات
جمع واژۀ عالیه، عالی، بسیار خوب، دارای کیفیت خوب، بزرگ، مهم، رفیع، بلند
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
فرهنگ فارسی عمید
عالیات
جمع واژۀ عالیه، (اقرب الموارد)، چیزهای بلند و رفیع، (ناظم الاطباء)،
- عتبات عالیات، آستانه های بلند که مراد قبور ائمۀ عراق باشد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
عالیات
جمع عالیه، بنگرید به عالیه جمع عالیه: حضرات عالیات عتبات عالیات
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
فرهنگ لغت هوشیار
عالیات
جمع عالیه، عتبات عالیات
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عادیات
تصویر عادیات
(دخترانه)
نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مالیات
تصویر مالیات
پولی که دولت از اشخاص و مؤسسات می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
فعالیت های نظامی، مجموعه کارهایی با هدفی خاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عادیات
تصویر عادیات
صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
امور متعلق به عمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقلیات
تصویر عقلیات
جمع عقلیه، خرد یکان جمع عقلیه، علوم عقلیه
فرهنگ لغت هوشیار
باج و خراج، سهمی است که بموجب اصل تعاون و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و در آمد خود بمنظور تامین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانائی خود بدولت بدهد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عادیه، باز دارنده ها تازندگان دوندگان آیینی ها، نام یکی از سیمناد های نپی مونث عادی جمع عادیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالیات
تصویر مالیات
پولی که دولت برای کارهای عمومی و اداره کشور از مردم می گیرد، تاکس، باج، خراج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مالیات
تصویر مالیات
باج، پاژ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
Operation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
opération
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
작업
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
অপারেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
การดำเนินการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operesheni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operasyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
操作
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
操作
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
נִתּוּחַ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
операція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
ऑपरेशन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
operacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
Operation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
операция
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
عمل
دیکشنری فارسی به اردو