جدول جو
جدول جو

معنی عاقلان - جستجوی لغت در جدول جو

عاقلان
دهی است از دهستان ملکاری بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در 17هزارگزی شمال باختری سردشت و 11هزارگزی باختر شوسه سردشت به مهاباد کوهستانی و جنگلی است هوای آن معتدل و سالم است و 189 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه تأمین میشود محصول آن غلات و توتون و مازوج و کتیرا و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
خردمندانه، همچون عاقلان مانند عاقلان
فرهنگ فارسی عمید
(عَ قَ)
عسقلان الرأس، قسمت اعلی و بالای سر. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ)
دهی است به بلخ، یا محله ای است. (منتهی الارب). قریه ای است از قرای بلخ، یا محله ای است از محله های آنجا. (از معجم البلدان). نام محله ای است از محله های بلخ، و آنکه آن را از قرای آنجا دانسته است خطا است. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
جمع واژۀ عاقله. رجوع به عاقله شود
لغت نامه دهخدا
نام جایی است. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(قِ نَ / نِ)
خردمندانه. زیرکانه. (ناظم الاطباء). بمانند عاقلان. عاقل وار: دیوانه... آغاز سخن عاقلانه کرد چنانکه مردم را گمان افتاد که وی بهتر گشت از دیوانگی. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
تثنیۀ عقال. رجوع به عقال شود، زکات و صدقۀ دو سال: علی بنی فلان عقالان، بر آنها صدقۀ دو سال است. (ازمنتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عقال شود
لغت نامه دهخدا
دانا یانه هشیارانه بخردانه همچون عاقلان خردمندانه: دیوانه ... آغاز سخن عاقلانه کرد چنان که مردم را گمان افتاد که وی بهتر گشت از دیوانگی. خردمندانه، زیرکانه، عاقل وار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاملان
تصویر عاملان
کرتاران کار داران کار گزاران
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عاقله، زنان آرایشگر پردازندگان خونبها مونث عاقل جمع عاقلات عواقل، زن مشاطه، خویشان و نزدیکان قتال (غیر مکلف به علت سفاهت یا عدم بلوغ و غیره) که دیه مقتول را بین ایشان قسمت کنند. توضیح اصطلاح دیت (دیه) بر عاقله است به همین معنی است: چون بر حق و روز آجله است گر خطایی شد دیت بر عاقله است (مثنوی) ولی غالبا آن را به اشتباه استعمال کنند و عاقله را به معنی عاقل و خردمند می پندارند و های بعد از لام را با هایی اشتباه می کنند که در گفتار عامیانه برای معارفه آورند و فی المثل گویند: راستست که فلان خطا کرده اما شما باید عفوش کنید که دیه با عاقله است، قوه ای که به سبب آن انسان درک معانی مجرده جزئیه کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
((ق نِ))
از روی عقل، به شیوه عاقلان
فرهنگ فارسی معین
بخردانه، خردمندانه، زیرکانه، عالمانه، عقلایی، هوشمندانه، هوشیارانه
متضاد: جاهلانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
بحكمةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
Wisely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
sagement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
mądrze
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
বুদ্ধিমানের সাথে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
мудро
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
weise
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
دانشمندی سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
kwa busara
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
อย่างชาญฉลาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
sabiamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
akıllıca
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
賢明に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
明智地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
мудро
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
현명하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
dengan bijaksana
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
समझदारी से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
wijs
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
saggiamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
sabiamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
בחכמה
دیکشنری فارسی به عبری