عاشق وار. از روی عشق. از کمال محبت. با نهایت میل: دعوت عاشقانه میکردم بخت درهای آسمان بگشاد. خاقانی. در آن صحرای خرم رخش میراند سرود عاشقانه باز میخواند. نظامی. صائب اگر بیار سخن فهم میرسید میشد جهان پر از غزل عاشقانه اش. صائب
عاشق وار. از روی عشق. از کمال محبت. با نهایت میل: دعوت عاشقانه میکردم بخت درهای آسمان بگشاد. خاقانی. در آن صحرای خرم رخش میراند سرود عاشقانه باز میخواند. نظامی. صائب اگر بیار سخن فهم میرسید میشد جهان پر از غزل عاشقانه اش. صائب
دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد واقع در 12هزارگزی خاور گهواره و 2هزارگزی قلۀ امیرخان. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و 160 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصولاتش غلات، حبوب، توتون، صیفی، لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله دوهزارگز واقع به عاشقان سید کاکا و عاشقان علی مشهور است ساکنان آن از تیرۀگهواره ای هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد واقع در 12هزارگزی خاور گهواره و 2هزارگزی قلۀ امیرخان. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و 160 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصولاتش غلات، حبوب، توتون، صیفی، لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله دوهزارگز واقع به عاشقان سید کاکا و عاشقان علی مشهور است ساکنان آن از تیرۀگهواره ای هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)