جدول جو
جدول جو

معنی عازبه - جستجوی لغت در جدول جو

عازبه
(زِ بَ)
زن مرد. (منتهی الارب) ، شتر. (منتهی الارب) ، زنی که در هنگام طهر شویش غایب باشد. ج، عوازب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
عازبه
زن همسر مرد
تصویری از عازبه
تصویر عازبه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ بَ)
عرب خالص را گویند. عرب عاربه، مقابل عرب مستعربه است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قِ بَ)
پایان هر چیزی: و ﷲ عاقبه الامور. (قرآن 41/22). رجوع به عاقبت شود، فرزند، یقال لیس له عاقبه، أی ولد. (منتهی الارب). نسل. (اقرب الموارد) ، تأمل در آخر کاری. (منتهی الارب). ج، عواقب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شِ بَ)
مؤنث عاشب. أرض عاشبه، زمین گیاهناک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ زِ بَ)
لاغر، چنانکه شتران، یا شتر ماده، یا شتران که نشخوار نکنند
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
شدت. قحط. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زَ ریْ یَ)
کوهی است. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَ زَ بَ)
زن بی شوی. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به عزب شود. ج، عزّاب. (ناظم الاطباء) ، زن دوشیزه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
عرب خالص تازی ویژه 0 یا عرب عاربه 0 عرب اصل و خالص نژاد مقابل عرب مستعربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاربه
تصویر عاربه
((رِ بِ))
عرب خالص، عرب اصلی
فرهنگ فارسی معین