جدول جو
جدول جو

معنی عاذور - جستجوی لغت در جدول جو

عاذور
بدی و فساد، و منه: لقیت منه عاذوراً، أی شراً، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، خطی است در شتر و اسب، (منتهی الارب)، نشان، (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
عاذور
بدی تباهی، نشانی در ستور، آماس گوشک (گوشک لوزه)
تصویری از عاذور
تصویر عاذور
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاشور
تصویر عاشور
(پسرانه)
روز دهم از ماه محرم
فرهنگ نامهای ایرانی
بیماریی است در گلو، (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
عاشور و عاشوراء و عاشوری و عشوری: دهم محرم و به قولی نهم آن و مشهور آن است که عاشوراء دهم و تاسوعاء نهم محرم است، (از اقرب الموارد)، رجوع به عاشورا شود
لغت نامه دهخدا
(عَ ذَوْ وَ)
فاحش و فراخ شکم (خر) ، مرد بدخوی سنگدل، پادشاه سخت و درشت. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
نام مردی که بی ایمان مرده بود، عیسی (ع) بعد از چهل سال او را زنده کرده مسلمان ساخته بود. (غیاث). و رجوع به عازر شود
لغت نامه دهخدا
نطّاق، حراف، زبان آور، سخن آور، زبان باز، (دزی ج 1 ص 7)
لغت نامه دهخدا
مرد کناره گزین، رجل قاذور، مردی که با مردم نیامیزد از بدی خوی خود، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بطنی است از شمر الطائیه، (معجم قبائل العرب)
لغت نامه دهخدا
وقع فی عافور شر و عاثوره، یعنی در بدی و جای هلاک و سختی افتاد، (منتهی الارب) (آنندراج)، لغتی است در عاثور، (از اقرب الموارد)، و رجوع به عاثور شود
لغت نامه دهخدا
سرج عاقور، زین ریش کن پشت ستور، (منتهی الارب) (شرح قاموس) (اقرب الموارد)، حمار عاقور، خر گزنده، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، خر هار
لغت نامه دهخدا
جای هلاک، گویند: وقع فی عاثور شر و عافور شر، (منتهی الارب)، المهلکه من الارضین، (اقرب الموارد)، بدی، (منتهی الارب)، شر، (اقرب الموارد)، گوی که جهت شکار شیر و جز آن کنند، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، گو و مانند آن که آماده شود تا کسی در آن افتد، و آن فاعول است از عثار، (اقرب الموارد)، آنچه بدان لغزند، (اقرب الموارد)، چاه، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(داذْ وَ)
یکی از چند طبقۀ روحانی دورۀ ساسانیان. (ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی ص 119). قاضی. رجوع به دادور و داور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قاذور
تصویر قاذور
پلید پندار بد دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاذر
تصویر عاذر
رگ دشتان، پلیدی، پوزشخواه، نشان خستگی
فرهنگ لغت هوشیار
دهه دهم محرم سوکروز حسین بن علی علیه السلام، دهساخته گویند در چنین روزی خدا ده چیز ساخته: آسمان تختگاه (کرسی) شید (نور) جان پلمه (لوح) کلک (قلم) زمین مشی (آدم) مشیانه (حوا) بهشت روز دهم ماه محرم که روز شهادت حسین بی علی ع است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عافور
تصویر عافور
سیژ (هلاک)، سختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاذوراء
تصویر عاذوراء
آماس گوشک
فرهنگ لغت هوشیار