جدول جو
جدول جو

معنی عادیات - جستجوی لغت در جدول جو

عادیات(دخترانه)
نام سوره ای در قرآن کریم
تصویری از عادیات
تصویر عادیات
فرهنگ نامهای ایرانی
عادیات
صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
تصویری از عادیات
تصویر عادیات
فرهنگ فارسی عمید
عادیات
سورۀ صدمین از قرآن است و آن یازده آیۀ است پس از سورۀ زلزله و پیش از قارعه
لغت نامه دهخدا
عادیات
جمع عادیه، باز دارنده ها تازندگان دوندگان آیینی ها، نام یکی از سیمناد های نپی مونث عادی جمع عادیات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عادات
تصویر عادات
عادت ها، خلق ها و خوی ها، اعتیاد مثلاً عادت به مصرف الکل، کارهایی که انسان به آن خو می گیرد و در وقت معیّن انجام می دهد، جمع واژۀ عادت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غادیات
تصویر غادیات
غادیه ها، صبح ها، بامدادان، جمع واژۀ غادیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
جمع واژۀ عالیه، عالی، بسیار خوب، دارای کیفیت خوب، بزرگ، مهم، رفیع، بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عایدات
تصویر عایدات
جمع واژۀ عایده، حاصل، سود، درآمد، ویژگی آنچه بازمی گردد، بازگردنده
فرهنگ فارسی عمید
نادیات الشی ٔ، اوائله، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، اوایل آن چیز، (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مادْ دی یا)
هرچیز که مادی باشد... (ناظم الاطباء). جسمیات. جسمانیات. مقابل مجردات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ غادیه
لغت نامه دهخدا
(عِ دی یا)
جمع واژۀ عندیه. (اصطلاح تصوف) افکاری است که در دل قرار گیرد. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ عالیه، (اقرب الموارد)، چیزهای بلند و رفیع، (ناظم الاطباء)،
- عتبات عالیات، آستانه های بلند که مراد قبور ائمۀ عراق باشد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ عاویه
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ عافیه، (ناظم الاطباء)، رجوع به عافیه شود
لغت نامه دهخدا
کسانی که منسوب به قوم عاد بودند، (غیاث اللغات) (آنندراج) : و قصۀ جالوت چنان بود که وی مردی بود از فرزندان عمالقه و از جملۀ عادیان، (قصص الانبیاء ص 145)، رجوع به عاد شود
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ عاریه، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ بادیه، (قطر المحیط) (اقرب الموارد)، رجوع به بادیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رادیات
تصویر رادیات
رادیاتور فرانسوی سر برغ تابشگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هادیات
تصویر هادیات
جمع هادیه، پیشروان رمه پیشروان گله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادیات
تصویر مادیات
جسمیات، مقابل مجردات، هر چیز که مادی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عندیات
تصویر عندیات
افکاری که در دل قرار گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
ابر بامدادی، جمع غادیات غوادی، باران بامدادی، بامداد، مونث غادی در بامداد رونده، جمع غوادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علدیات
تصویر علدیات
ریش بزیان تیره گیاهان ریش بزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
جمع عالیه، بنگرید به عالیه جمع عالیه: حضرات عالیات عتبات عالیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عایدات
تصویر عایدات
جمع عائده، درآمد ها جمع عایده در آمدها مداخل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادات
تصویر عادات
خوی ها آیین ها جمع عادت خوییها اخلاق، رسوم رسمها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادات
تصویر عادات
جمع عادت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
جمع عالیه، عتبات عالیات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عایدات
تصویر عایدات
جمع عایده، درآمدها
فرهنگ فارسی معین
پول، ثروت
متضاد: معنویات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از عادات
تصویر عادات
Habits
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عادات
تصویر عادات
привычки
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عادات
تصویر عادات
Gewohnheiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عادات
تصویر عادات
звички
دیکشنری فارسی به اوکراینی