لقب انوشروان است: همی نازد بعهد میر مسعود چو پیغمبربه نوشروان عادل. منوچهری. به آنچه ملک عادل انوشروان کسری بن قباد سعادت ذات... (کلیله و دمنه) نامی از نامهای خدا ابن علی بن عادل حافظ معلم. از شعرای سدۀ دهم. کتاب ’ترجمان’ علامۀ جرجانی را به ترتیب حروف هجا مرتب کرده است. رجوع شود به الذریعه ج 9 ص 663
لقب انوشروان است: همی نازد بعهد میر مسعود چو پیغمبربه نوشروان عادل. منوچهری. به آنچه ملک عادل انوشروان کسری بن قباد سعادت ذات... (کلیله و دمنه) نامی از نامهای خدا ابن علی بن عادل حافظ معلم. از شعرای سدۀ دهم. کتاب ’ترجمان’ علامۀ جرجانی را به ترتیب حروف هجا مرتب کرده است. رجوع شود به الذریعه ج 9 ص 663
داددهنده. ج، عدول. (منتهی الارب) (آنندراج). مقابل فاسق، مشرک که غیر حق تعالی را به حق برابر و شریک سازد. (مهذب الاسماء). و منه قول امراءه للحجاج انک لقاسط عادل، أی مشرک. (اقرب الموارد) ، راست. درست. مستقیم، میزان عادل یعنی ترازوئی راست، مقابل میزان مایل. (مهذب الاسماء)
داددهنده. ج، عدول. (منتهی الارب) (آنندراج). مقابل فاسق، مشرک که غیر حق تعالی را به حق برابر و شریک سازد. (مهذب الاسماء). و منه قول امراءه للحجاج انک لقاسط عادل، أی مشرک. (اقرب الموارد) ، راست. درست. مستقیم، میزان عادل یعنی ترازوئی راست، مقابل میزان مایل. (مهذب الاسماء)
مؤنث عادل. رجوع به عادل شود. - حکومت عادله، حکومتی که اساس آن بر عدالت بود. - فریضه عادله، یعنی عدل در قسمت. (منتهی الارب). - قیمت عادله در تداول، قیمت متعارف به نرخ معمول بازار
مؤنث عادل. رجوع به عادل شود. - حکومت عادله، حکومتی که اساس آن بر عدالت بود. - فریضه عادله، یعنی عدل در قسمت. (منتهی الارب). - قیمت عادله در تداول، قیمت متعارف به نرخ معمول بازار