جدول جو
جدول جو

معنی ظوالع - جستجوی لغت در جدول جو

ظوالع
(ظَ لِ)
جمع واژۀ ظالع
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طوالع
تصویر طوالع
طالع ها، بخت ها، اقبال ها، سرنوشت ها، طلوع کننده ها، جمع واژۀ طالع
فرهنگ فارسی عمید
(ضَ لِ)
جمع واژۀ ضالع. رجوع به ضالع شود
لغت نامه دهخدا
(طَ لِ)
جمع واژۀ طالع و طالعه. (آنندراج) (غیاث) ، صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: طوالع عبارت از درجۀ برابری است که به ازاء مطالع است چنانکه یاد کردیم، طوالع در اصطلاح صوفیه اول چیزی که پیداشود از تجلیات اسماء الهیه بر باطن بنده و آراسته گرداند اخلاق او را به نور باطن. کذا فی کشف اللغات
لغت نامه دهخدا
(فَ لِ)
جمع واژۀ فالعه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نعت فاعلی از ظلع. ستور خمیده و لنگ، مرد مائل از حق و جز آن، مرد گنهکار و تهمت زده. مذکر و مؤنث در وی یکسان است، سگ لنگ، سگی که در شب خواب نکند، سگ مادۀ آزمند نر که سگان درپی او افتاده و نگذارند که خواب کند. سگ گشنخواه.
- امثال:
لاانام حتی ینام ظالع الکلاب، این مثل را درباره مردی گویند که از امور خود غافل نشود
لغت نامه دهخدا
تصویری از طوالع
تصویر طوالع
جمع طالع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوالع
تصویر فوالع
جمع فالعه، سختی ها پتیار ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظالع
تصویر ظالع
پسمار (متهم)، گنهکار، لنگ از ستور، خمیده کج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والع
تصویر والع
دروغگوی، کذب عظیم
فرهنگ لغت هوشیار