جدول جو
جدول جو

معنی ظمیٔ - جستجوی لغت در جدول جو

ظمیٔ
(ظَ مِءْ)
تشنه. ظمآن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ مِءْ)
حمی ٔالعین، شوخ چشم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، جای پر از گل سیاه و تیره. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ظَ ما)
کمی خون بن دندان، گندمگونی لبها. سیاهی لبها، کم خونی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ظمی
تصویر ظمی
تیرگی پژمرد گی، کم گوشتی بج (بج لثه معیار جمالی) کم خونی بج
فرهنگ لغت هوشیار