جدول جو
جدول جو

معنی طیلافیون - جستجوی لغت در جدول جو

طیلافیون(طَ فَ)
نوعی از حی العالم است که بستان افروز باشد، و بعضی تخم بستان افروز را گفته اند. (برهان) (آنندراج). جالینوس گوید: طبیعت آن گرم بود در اول و خشک بود در دوم تا سوم، جراحتهای عفن را نافع بود و بر بهق و برص طلا کردن مفید بود. دیسقوریدس گوید: ورق وی چون ضماد کنند و بر برص شش ساعت رها کنند برص را بغایت نافع بود و باید که بعد از آن آرد جو ضماد کنند و چون بکوبند و باسرکه بیامیزند و در آفتاب بر بهق مالند و رها کنند تا خشک شود بهق را زایل گرداند. (اختیارات بدیعی).
به یونانی اسم گیاهی است شبیه به گیاه خرفه و مابین برگها شاخه های ریزۀ زیاده بر شش عدد نمیروید و برگ شاخه ها انبوه و سطبر چون به دست بمالند رطوبت لزجی از آن ظاهر می شود و گلش سفیدو منبتش مزارع و زیر تاک انگور است. در اول گرم و در دوم خشک و مخرج جنین و مشیمه. و طلای او را بجهت برص و بهق سفید مجرب یافته اند. مورث جراحت جلد و مصلحش طلا کردن آرد جو است بعد از شستن آن. (تحفۀ حکیم مؤمن). تاج خروس. خرفۀ بری. بقلهالحمقا بریه. ایلیقبرا. حشیشهالبرص. اندرخنی اغریا. ایزون. میشیار. میشهار. و رجوع به طلیفیون شود
لغت نامه دهخدا
طیلافیون
یونانی ک بستان افروز، تخم بستان افروز
تصویری از طیلافیون
تصویر طیلافیون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محرف طیلافیون است، رجوع به طیلافیون شود
لغت نامه دهخدا
(طِ)
از یونانی تله فی ین، خرفۀ دشتی. بقلهالحمقاء بریه
لغت نامه دهخدا
بعضی آن را ابرون برّی و بعضی رجل الریه نامند، نباتی است ساق آن شبیه بساق رجله، و برگ آن نیز شبیه ببرگ آن، و نزدیک برگی از برگهای آن شاخه ای میروید منشعب به شش شعبه، یا هفت شعبه، همه مملو از برگهای ریزه، و چون برگهای آن ریخته شود، رطوبت لزجی از آن ظاهر میگردد، و گل آن سفید است، و منبت آن زیر درخت انگور، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
به یونانی بنطافلن است. (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
از یونانی تلفیون. گیاهی است. (دزی ج 2 ص 58). ممکنست طیلافیون محرف این کلمه باشد. و رجوع به طیلافیون شود
لغت نامه دهخدا