عظام سمسمانیه استخوانهای بسیار خرد میان سلامیات. استخوانهای فرد باشند که سه تا در اطراف ابهام و یکی در طرف وحشی مسبحه و دیگری در طرف وحشی کالوج است. (یادداشت مولف). و بر گرداگرد این لب این مغاک (مغاک منکب) آن استخوانهای فرد است که به تازی العظام السمسمانیه گویند. (از ذخیرۀ خوارزمشاهی). استخوانهای بسیارخرد که در درون فرجه های مفاصل انگشتان قرار دارد
عظام سمسمانیه استخوانهای بسیار خرد میان سلامیات. استخوانهای فرد باشند که سه تا در اطراف ابهام و یکی در طرف وحشی مسبحه و دیگری در طرف وحشی کالوج است. (یادداشت مولف). و بر گرداگرد این لب این مغاک (مغاک منکب) آن استخوانهای فرد است که به تازی العظام السمسمانیه گویند. (از ذخیرۀ خوارزمشاهی). استخوانهای بسیارخرد که در درون فرجه های مفاصل انگشتان قرار دارد
گروهی از روافض منسوب به سوی کیسان مختار بن ابوعبیده. (منتهی الارب). طایفه ای از شیعت که ایشان را کیسانیه می خوانند به امامت محمد حنفیه قایل اند و دعوی می کنند که محمد حنفیه در کوه رضوی است به مدینه. (تاریخ قم ص 237). قائل به غیبت محمد بن الحنفیه هستند. (روضات الجنات ص 555). فرقه ای از شیعۀ اصحاب کیسان غلام علی بن ابی طالب علیه السلام، و آنان چهار فرقه بوده اند: مختاریه، اسحاقیه، کربیه و حربیه. (از مفاتیح، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). فرقه ای از پنج فرقۀ ثانیۀ شیعه باشند. (بیان الادیان). ایشان پس از حسن و حسین (ع) ، محمد بن علی معروف به ابن الحنفیه را امام دانند و گویند او تا گاه ظهور در شعب رضوی پنهان است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از کیسانیه دسته هایی پدید آمده است و همه ایشان در دو چیز با یکدیگر انبازند، نخست آنکه همه قائل به امامت محمد بن حنفیه اند و مختار نیز مردمان را به سوی او می خواند، دیگر آنکه ’بدا’ را در کار خدا روا دانند. (از الفرق بین الفرق بغدادی ترجمه مشکور ص 31). اسم عمومی جمیع فرقی که به امامت محمد بن الحنفیه فرزند دیگر امیرالمؤمنین علی عقیده داشتند به نام کیسان که به قولی لقب محمد بن الحنفیه و به گفتۀ بعضی لقب مختار بن ابی عبید ثقفی که داعی این مذهب بود، و مختار به آن جهت کیسان خوانده شده بود که صاحب شرطۀ او ابوعمرۀ کیسان نام داشته است، و بعضی دیگر کیسان را غلام امیرالمؤمنین علی و شاگرد محمد بن الحنفیه دانسته اند. (خاندان نوبختی ص 262). و رجوع به همین مأخذ و مقالات اشعری ص 18 به بعد و الفرق بین الفرق بغدادی ترجمه مشکور صص 30- 45 و ملل و نحل شهرستانی ص 209 و بیان الادیان ص 158 و557 و تبصره العوام ص 421 و کتاب النقض ص 17 شود
گروهی از روافض منسوب به سوی کیسان مختار بن ابوعبیده. (منتهی الارب). طایفه ای از شیعت که ایشان را کیسانیه می خوانند به امامت محمد حنفیه قایل اند و دعوی می کنند که محمد حنفیه در کوه رضوی است به مدینه. (تاریخ قم ص 237). قائل به غیبت محمد بن الحنفیه هستند. (روضات الجنات ص 555). فرقه ای از شیعۀ اصحاب کیسان غلام علی بن ابی طالب علیه السلام، و آنان چهار فرقه بوده اند: مختاریه، اسحاقیه، کربیه و حربیه. (از مفاتیح، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). فرقه ای از پنج فرقۀ ثانیۀ شیعه باشند. (بیان الادیان). ایشان پس از حسن و حسین (ع) ، محمد بن علی معروف به ابن الحنفیه را امام دانند و گویند او تا گاه ظهور در شعب رضوی پنهان است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از کیسانیه دسته هایی پدید آمده است و همه ایشان در دو چیز با یکدیگر انبازند، نخست آنکه همه قائل به امامت محمد بن حنفیه اند و مختار نیز مردمان را به سوی او می خواند، دیگر آنکه ’بدا’ را در کار خدا روا دانند. (از الفرق بین الفرق بغدادی ترجمه مشکور ص 31). اسم عمومی جمیع فِرَقی که به امامت محمد بن الحنفیه فرزند دیگر امیرالمؤمنین علی عقیده داشتند به نام کیسان که به قولی لقب محمد بن الحنفیه و به گفتۀ بعضی لقب مختار بن ابی عبید ثقفی که داعی این مذهب بود، و مختار به آن جهت کیسان خوانده شده بود که صاحب شرطۀ او ابوعمرۀ کیسان نام داشته است، و بعضی دیگر کیسان را غلام امیرالمؤمنین علی و شاگرد محمد بن الحنفیه دانسته اند. (خاندان نوبختی ص 262). و رجوع به همین مأخذ و مقالات اشعری ص 18 به بعد و الفرق بین الفرق بغدادی ترجمه مشکور صص 30- 45 و ملل و نحل شهرستانی ص 209 و بیان الادیان ص 158 و557 و تبصره العوام ص 421 و کتاب النقض ص 17 شود
دهی است از دهستان میان آب (بلوک عنافچه) بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 10 هزارگزی شمال خاوری اهواز. سکنۀ آن 250 تن و آب آن از رود خانه کارون با موتور. راه آن اتومبیل رو و ساکنان آن از طایفۀ لویمی هستند. این آبادی از دو قسمت به نام بزرگ و کوچک تشکیل شده که به فاصله سه هزار گز دور از هم قرار گرفته اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان میان آب (بلوک عنافچه) بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 10 هزارگزی شمال خاوری اهواز. سکنۀ آن 250 تن و آب آن از رود خانه کارون با موتور. راه آن اتومبیل رو و ساکنان آن از طایفۀ لویمی هستند. این آبادی از دو قسمت به نام بزرگ و کوچک تشکیل شده که به فاصله سه هزار گز دور از هم قرار گرفته اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)