جدول جو
جدول جو

معنی طؤوی - جستجوی لغت در جدول جو

طؤوی
(طُءْ وی ی)
طؤری. طورانی. گویند: ما بالدّار طؤوی، نیست در خانه کسی. (منتهی الارب). رجوع به طؤری شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَءْ وی ی)
کس: یقال ما بالدار طأوی ٌ، نیست در خانه کسی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طُءْ ری ی)
طؤوی. گویند: ما بالدار طؤری، نیست در خانه کسی. (منتهی الارب). رجوع به طؤوی شود
لغت نامه دهخدا
(مُءْ)
پناه و جای دهنده. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ ءَوْوا)
پناه و جای داده شده. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ ءَوْ وی)
پناه و جای دهنده، پناه و جای گیرنده. ج، مؤوین. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا