جدول جو
جدول جو

معنی طهافه - جستجوی لغت در جدول جو

طهافه
(طُ فَ)
پوست تنک مانند سرشیر. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
طهافه
یک ابر بلند، پوست تنک
تصویری از طهافه
تصویر طهافه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ)
ماده شتر زودتشنه شونده. (ناظم الاطباء). الناقه تعطش سریعاً. (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
(طُ وَ)
سرشیر که مانند پوست تنک بالای آن جمع آید، سرخون. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
ابر بلندبرآمده. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طَ فَ)
ابن ابی زهیر النهدی. صحابی است. (منتهی الارب). این اسم در کتاب الاصابه بدین صورت آمده: طهیه بن زهیر النهدی، و در عقد الفرید بدین صورت: طهیه بن ابی زهیر النهدی. رجوع به طهیه بن ابی زهیر النهدی شود
لغت نامه دهخدا
(طِ فَ)
پاره ای از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طافْ فَ)
مابین کوه و دشت، طافه البستان، نواحی و گرداگرد بوستان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(وِ فَ)
وهفیه (و / و فی ی ) . خدمتگری کلیسا. (از منتهی الارب) (آنندراج). طریقه الواهف. (اقرب الموارد)،
{{مصدر}} وهف. خادم کلیسا گشتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
تنک گردیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به رهف شود
لغت نامه دهخدا
(طَوْ وا فَ)
گربه. ج، طوافات. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(طَ ءَ)
طهاءه، اخص ّ من الطهاء، یقال: ما فی السماء طهاءهٌ، یعنی نیست در آسمان یک پارۀ ابر. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طُ رَ)
اسم لما یتطهر به من الماء. (کلیات ابی البقاء)
لغت نامه دهخدا
(طَ طِهْ)
طهاطه الخیل، آواز اسبان. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(حَطْءْ)
طنوفه. طنف. بدباطن گردیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
نو شدن. تازه گردیدن
لغت نامه دهخدا
(طُ فَ)
آنچه زائد و بر سر پیمانه باشد. طفاف. طففه، اندک کمتر از پری پیمانه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِطْ)
خداوند شتران تشنه شدن. (منتهی الارب) (آنندراج). مأخوذ از هیف است. (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
تصویری از طهاطه
تصویر طهاطه
آوازاسپان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهامه
تصویر طهامه
آشپزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهاوه
تصویر طهاوه
سرشیر، خون دلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طافه
تصویر طافه
دامنه میان کوه و دشت، دیوار بستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهفه
تصویر طهفه
تکه پاره، زبوده از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهاف
تصویر طهاف
ابر بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهایه
تصویر طهایه
آشپزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنافه
تصویر طنافه
بد نهادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرافه
تصویر طرافه
نو شدن، تازه گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهافه
تصویر تهافه
در افتادن، ناچیزی فرنود (دلیل)
فرهنگ لغت هوشیار