- طماچه
- نادرست نویسی توانچه سیلی تپانچه
معنی طماچه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سینه بند زنان
ساماکچه، سینه بند، پیش بند، سینه بند زنان، پستان بند، سماخچه، سماکچه
آرامیدن دست کشیدن از کار
اسپانیایی تازی گشته مشک چوپان از گیاهان مشک چوپان
ترکی کلاه باز کلاه جره جره در پارسی نرینه باز را گویند
ترکی کلاه باز کلاه جره جره در پارسی نرینه باز را گویند
آزمندی
نا تنک شیرین که از آرد گندم و غیر آن و شکر پزند، تخته ای باشد گرد و میان سوراخ که بر سر ستون خیمه محکم کنند و چادر خیمه را بر روی آن کشند (و آن شبیه بنان کماج است) کلیجه خیمه کماجه: (کماج خیمه را ماند که نتوان ز وی کندن بد ندان نیم ذره)، (جامی)
ماده (سگ یا خر) مثلاً ماچه خر، ماچه سگ
مقابل نر، ماده