معنی طماخس - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طُ خِ)

شتر. (منتهی الارب)

(طُ)

هاید. از مترجمین غزلیات حافظ به لاتینی. (از سعدی تا جامی ص 331)
لاو. شاعر انگلیسی (1785 میلادی). (از سعدی تا جامی ص 329)

(طمْ ما)

نام قبیله ای است. (مهذب الاسماء)

(اَ طِ خُ)

هرمس نام یکی از کتب خود را در صنعت کیمیا بنام او یا خطاب بدو کرده است. (ابن الندیم)